ایرانیان نیازی به قیمیت ملایان تازی ندارند
با قیام ملی خود برای آزادی ایران کوشا باشیم

Wednesday, February 07, 2007

بنیاد "ید و شم"


بنیاد ید و شم
این بنیاد به دنبال قانونی که درسال 1953 در کنست (پارلمان اسرائیل) به تصویب رسید برپا شد و مأموریت گرفت به پژوهش درباره تاریخ ملت یهود در دوران هولوکاست بپردازد وسرگذشت ویاد شش میلیون نفر یهودیانی را که در جنگ جهانی دوم قربانی شدند زنده نگاه دارد و این میراث پر از اندوه و غم را به نسل های آینده بسپارد. برای انجام این هدف، بنیاد ید و شم به احداث آرشیوهای مجهز، کتابخانه، دانشسرا و موزه های متعدد پرداخته و به موازات آن یاد بشر دوستانی را که با به خطر انداختن جان خویش موجب نجات برخی یهودیان شده اند گرامی می دارد.بنیاد ید و شم به روی تپه بلندی در اورشلیم برپا گردیده که"تپه یادبود" نامیده می شود وشامل چندین موزه، نمایشگاه، ستون یادبود، تندیس ها و سنگهای یادبود است. واژه "ید" به معنی "یادبود" از واژه "یاد" فارسی وارد زبان عبری شده و "شم" به معنی "نام" است.


شانس جلوگیری از جنگ آمریکا و رژیم تهران کمتر می شود
خبرگزاری روسی نووستی به نقل از مجله اکسپرت
آیت الله "سید علی خامنه ای" رهبر جمهوری اسلامی به روسیه پیشنهاد تاسیس سازمان همکاری در زمینه گازی مانند "اپک" را مطرح نمود. این خبر یکی از خبرهای اصلی هفته گذشته رسانه های گروهی جهان بود. در آن زمان جلسه کمیته نیروهای مسلح مجلس سنای آمریکا در باره تایید آدمیرال "ویلیارم فالون" به سمت فرمانده نیروهای آمریکایی زیاد جلب توجه نکرد. اما این دو حادثه کاملا به هم مربوط می باشند چرا که رییس مرکز فرماندهی آمریکا پاسخگوی جنگ در عراق و افغانستان می باشد و این آدمیرال در باره ایران به مراتب قاطع تر از ژنرال "جان آبی زید" فرمانده قبلی است.
اعزام احتمالی فرمانده فعلی نیروهای اقیانوس آرام به منطقه جنگی عراق و افغانستان یکی از عنصرهای استراتژی جدید "جرج بوش" می باشد. بر خلاف توصیه های کمیسیون "بیکر-هامیلتون" هیچ مذاکره ای با ایران انجام نخواهد شد. و اگر چه بوش به کنگره قول داد که آمریکا قصد ندارد عملیات نظامی را در خاک ایران انجام دهد، اما تصمیم برای تعویض ژنرال آبی زید نگران کننده است. چرا که وی طی مدت خدمت خود در سمت فرمانده مرکز عملیاتی طرفدار حل مسئله عراق از راه مذاکره با تهران و دمشق شد.
"مایکل کلر" تحلیلگر نظامی در این باره می گوید: اگر در دستور کاری حتی در آینده دور مسئله همکاری با ایران و سوریه قرار دارد خود ژنرال آبی زید کسی است که باید ریاست مرکز فرماندهی را بر عهده داشته باشد. اما اگر شما در باره عملیات نظامی بر علیه ایران و سوریه فکر می کنید در این صورت نیاز به آدمیرال "فالون" می باشد. چرا؟ چون که نقطه قوت وی عملیات مشترک دریایی هوایی است. وی خدمت خود را بعنوان خلبان نیروی دریایی گذرانده است.
وزیر دفاع آمریکا نیز می گوید به نظر می رسد که ایرانی ها مطمئن شده اند که ما در عراق درگیر شده ایم و ابتکار عمل به دست آنها افتاده است و بدین ترتیب آنها امکان فشار بر ما را بدست اورده اند. به همین خاطر آمریکایی ها تصمیم گرفتند به ایرانی ها نشان دهند که تا چه حد این تفکر آنها اشتباه می باشد. رییس جمهور آمریکا به نظامیان خود دستور داده که نیروهای امنیتی و جاسوسی ایرانی در عراق را به خاطر سازماندهی حمله به نیروهای آمریکایی در عراق نابود و یا اسیر کنند.
هدف خط مشی جدید آمریکا در عراق که افزایش شدید فشار بر ایران را در نظر دارد، شامل گسیختن مواضع ایران در عراق است. اینکه نمایندگان دولتی ایران نیز در مناطق کردنشین عراق بازداشت شدند، نشانگر همین است.
جمهوری خواهان آمریکا بهیچ وجه نمی توانند با این کنار بیایند که مجبورند نفت عراق را برای رژیم ایران باقی بگذارند. بویژه که اگر تهران نظارت بر استان جنوبی عراق را برقرار کند، ایران همانند زمان صدام در عراق، بر کویت و عربستان سعودی سایه می اندازد.
پادشاه عربستان سعودی به "دیک چینی" معاون رئیس جمهور آمریکا هشدار داد که در صورت خروج آمریکاییان از عراق، وی می تواند از سنیان عراق در جنگ آنها با شیعیان حمایت مالی داشته باشد. علاوه بر این، پادشاه با مذاکرات دیپلماتیک آمریکا با ایران ابراز مخالفت نمود.
تعجب آور نیست که در حاشیه افزایش فشار بر ایران سخنان آیت الله خامنه ای شنیده شد- رژیم ایران نیاز به پشتیبانی دارد. این در حالیست که مسکو متحد رژیم ایران نیست، روسیه به قطعنامه شدید شورای امنیت رای مثبت داده اما مجازات کردن ایران توسط بمباران در منافع ملی روسیه به هیچ عنوان وجود ندارد. این در اعلامیه "سرگی لاوروف" وزیر امور خارجه روسیه نیز به وضوح دیده می شود که گفت از واشنگتن در باره افزایش حضور نظامی در خاور نزدیک توضیح خواهد خواست. بعد از آن به نظر می رسد که مسکو به پیشنهاد رهبر ایران پاسخ خواهد داد. اما در هر صورت پاسخ به آن ساده نخواهد بود.
خطر وقوع جنگ بسیار واقعی است. چرا که دولت بوش، برنامه هسته ای ایران و تمایل برتری جویانه آن را تهدید اساسی برای منطقه می داند، استراتژی جدید آن، بر اساس ائتلاف جدید التاسیس ضد رژیم ایران است که اعلام نمی شود، اما شامل کشورهای میانه روی عربی و اسرائیل است.
استقرار نیروها در منطقه به شکل زیر است: از یک سو آمریکا، عربستان سعودی، اسرائیل و فتح؛ از سوی دیگر، ایران، سوریه، حزب الله و حماس. فعلاً طرفین ترجیح می دهند در کشورهای ثالث، یعنی در فلسطین، لبنان و عراق تعیین تکلیف کنند. اما اگر تلاش اردوگاه آمریکایی برای تحت کنترل گرفتن منطقه با شکست مواجه شود، در آن صورت وقوع جنگی بزرگ حتمی است.

This page is powered by Blogger. Isn't yours?