ایرانیان نیازی به قیمیت ملایان تازی ندارند
با قیام ملی خود برای آزادی ایران کوشا باشیم

Friday, June 09, 2006


معاون القاعده مسلمانان را به ردّ طرح رفراندوم برای ايجاد کشور فلسطينی فرا خوانده است
09/06/2006
ایمن ال ظواهری رهبر شماره دوی شبکه تروریستی القاعده از مسلمانان خواسته است با همه پرسی پیشنهادی محمود عباس رئیس تشکیلات خود گردان فلسطینی مخالفت کنند.
ال ظواهری این خواست را روز جمعه در یک نوار ویدیوئی که از شبکه تلویزیونی الجزیره پخش شد مطرح کرد. وی فلسطین را منزلگاهی برای اسلام دانست که نبايد مورد هيچ مصالحه ای قرار گیرد.
محمود عباس پیشنهاد رفراندوم در مورد طرح ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی را داده است ، که اسراییل را به رسمیت بشناسد. حزب فَتَح آقای عباس به گروه ستیزه جوی حماس يک هفته فرصت داده است با این طرح موافقت کند، و در غیر اینصورت، وی به همه پرسی متوسل خواهد شد.
آقای عباس از اوايل سال که حماس کنترل دولت خود مختار فلسطينی را بدست آورد با اين گروه ستيزه گردرگير مبارزه قدرت بوده است.
ظاهرا ال ظواهری اين نوار را پيش از آنکه از مرگ ابو مصعب ال زرقاوی رهبر القاعده در عراق باخبرشود ضبط کرده بود. ال
ظواهری در نوار از ال زرقاوی تجليل ميکند اما به مرگ او اشاره ای ندارد
میبایست خاطر نشان کرد رهبران تشکیلات اسلامی در ایران نیز از خطوط فکری مشابهی بر خوردارند بطوری که گمان برده میشود که این گروها به طوری یکسان و متمرکز دست به چنین فراخوانی میزنند..

Tuesday, June 06, 2006

کسینجر به سیاحت به مسکو میرود؟؟

گفتگوی پوتین با کیسینجر در باره پرونده هسته ای رژیم تهران
به گزارش خبرگزاری روسی نووستی، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه پس از دیدار با هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا در مسکو گفت روسيه و آمريكا توانايي دستیابی به توافق براي حل مسئله هسته‌‏ای رژیم تهران را دارند.
پوتین گفت تلاش‌‏هاي مشترك روسيه و آمريكا براي حل منازعه بر سر مسئله هسته‌‏اي رژیم تهران نشان مي ‌‏دهد مسكو و واشنگتن توانايي دستيابي به توافق را دارا هستند.
وی در ديدار با هنري كسينجر، گفت ما در حال تقويت همكاري خود در عرصه بين ‌‏المللي هستيم. موضع ما هميشه هماهنگ نيست اما يكديگر را درك مي ‏كنيم و از همه مهم ‏تر اينكه به مصالحه و توافق دست مي ‏يابيم.
رئیس جمهور روسیه افزود آخرين گام‌‏هايي كه در باره رژیم تهران در پيش گرفته شده است، دقيقا به اين امر اشاره دارد.
كسينجر نيز نقش روسيه در تلاش براي حل بحران هسته‌‏ ای رژیم تهران را ارزشمند ارزيابي كرد.

مسلمانی و کوس کشی

واشنگتن، رژیمهای تهران و دمشق را در لیست قاچاقچیان انسان قرار داد
به گزارش خبرگزاری فرانسه از واشنگتن، وزارت امور خارجه آمریکا در گزارش سالانه خود که به قاچاق انسان در کشورهای مختلف جهان اختصاص دارد، رژیمهای تهران و دمشق را نیز به فهرست حکومتهای قاچاقچی انسان افزوده است. در این گزارش از جمله آمده است جمهوری اسلامی، منبع، راه انتقال يا مقصد قاچاق زنان و دختران برای مقاصد جنسی است.
رادیو فردا نیز در همین رابطه طی گزارشی از جمله گفت وزارت امور خارجه آمریکا ششمین گزارش سالانه خود در باره قاچاق انسان و بهره برداری جنسی از کودکان و زنان را به کنگره آمریکا ارائه داد. بر اساس این گزارش، هر ساله صدها هزار نفر به صورت قاچاق به کشورهای مختلف منتقل شده و مورد سوءاستفاده های جنسی قرار می گیرند.
در گزارش وزارت امور خارجه آمریکا، جمهوری اسلامی، منبع، محل عبور و مقصد زنان و دخترانی است که به صورت قاچاق برای مقاصد جنسی و خدمات غیرداوطلبانه مورد سوءاستفاده قرار می گیرند.
ناظران خارجی می گویند زنان و دختران ایرانی به پاکستان، ترکیه، کشورهای خلیج فارس و اروپا منتقل می شوند و از سوی دیگر پسران کم سن و سال از بنگلادش، پاکستان و افغانستان به صورت قاچاق به ایران انتقال می یابند و یا از طریق ایران به کشورهای خلیج فارس منتقل می گردند.
در این گزارش گفته شده رژیم تهران حتی حداقل معیارهای لازم را برای از بین بردن قاچاق انسان و مبارزه با آن رعایت نمی کند.

Sunday, June 04, 2006

رهبر بی لیا قت تشکیلات اسلامی طبق روال سنت رسول الله

يكشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۸۵
بی لیاقتی پشت بی لیاقتی، علی افشاری، محسن سازگارا و اکبر عطری
۱۳۸۵.۰۳.۰۸ خبرنامه گويا gooya.com
اگر در هر کجای دنیای دموکراتیک بود با بی لیاقتی هایی بسیار کمتر از این هم رئیس حکومت استیضاح و ناچار از استعفا می شد. اما متاسفانه به موجب قانون اساسی فعلی کشور، رهبری همچون قمری است که وقتی از مدار زمین خارج شد، کسی به او دسترسی ندارد. یک بار که رهبر شد، کسی نمی تواند او را عزل کند...رهبری که به موجب قانون اساسی تمام اختیارات مملکت را بدست دارد و به هیچکس هم پاسخگو نیست به نام خدا در جمهوری اسلامی معلوم نیست رهبری چه نوع اشتباهی باید مرتکب شود تا مشمول حکم عدم لیاقت گردد ! و از کار خود برکنار شود ؟ در هفته ای که گذشت سه بی لیاقتی از سوی رهبری و عوامل تحت امرش منجر به سه حادثه بحرانی گردید که یکی از آنها در ابعادی بزرگ و خون آلود ملتی را به عزا نشاند .نخستین بی لیاقتی در دانشگاه امیر کبیر توسط عوامل امنیتی و نمایندگی رهبری شکل گرفت .اینان با اخلال در روند برگزاری انتخابات انجمن اسلامی منتخب دانشجویان و تمهید مقدمات برای مراسم نمایشی دفن شهدا در دانشگاه که در واقع سوء استفاده آشکار از شهداء برای سرکوب دانشجویان و توهین به تمامی شهداء و خانواده های گرامی آنان است ، اعتراضات دانشجویان را بر انگیختند .تظاهرات دانشجویان حسب معمول با نمایش قدرت بسیج و تهدید آنان مواجه شد .اما اتحاد و یکپارچگی و واکنش محکم دانشجویان آنها را متواری ساخت .آنگاه دانشجویان به عنوان اعتراض دفتر نهاد نمایندگی رهبری را تسخیر کردند و خواهان پاسخگویی مقامات و بخصوص شخص رهبری برای توهین به حریم دانشجو و دانشگاه شدند .این حرکت دانشجویان بلافاصله با عقب نشینی مقامات مواجه شد و از خیر آن مراسم توهین آمیز دفن شهدا هم گذشتند .رهبری باید پاسخگوی اصلی می بود که پاسخی نداشت و نداد . حادثه دوم به دانشگاه تهران بر می گردد .در این دانشگاه که فردی روحانی و غیر دانشگاهی به ریاست منصوب شده تا بیش از پیش استقلال دانشگاه را فدای خواسته های نیروهای امنیتی بکند ، 9 نفر از اساتید با سابقه و بعضا مخالف وضع موجود را در دانشکده حقوق و علوم سیاسی به بهانه بازنشستگی از کار برکنار کردند .این عمل بلافاصله با اعتراض دانشجویان مواجه شد و وقتی دامنه این اعتراضات به کوی دانشگاه تهران کشید ، حسب معمول نیروهای پیراهن شخصی و گروه های سرکوب گر شبه فاشیستی که مستقیما زیر نظر رهبر هدایت می شوند به تجمع دانشجویان حمله کردند ، نزدیک بود که دوباره حمله آنان فاحعه 18 تیر را تکرار کند اما این بار مقاومت سازمان دهی شده دانشجویان ، لباس شخصی ها را وادار به فرار کرد . حاصل این رویارویی ده ها زخمی و کشته در کوی دانشگاه تهران بود .شعار های دانشجویان علیه رهبری زبان حال ملتی بود که جانش از زور گویی عوامل حکومت به ستوه رسیده و راه صلح آمیز برای انتقاد و اعتراض قانونی و عزل حاکمان بخصوص شخص رهبری را ندارد . اما حادثه سوم به لحاظ بزرگی و ابعاد در تمامی تاریخ جمهوری اسلامی کم سابقه است .وقتی کاریکاتوری توهین آمیز نسبت به هموطنان ترک زبان در روزنامه دولتی ایران به چاپ رسید . ابتدا با اعتراض گسنرده دانشجویان ترک در دانشگاه های سراسر کشور مواجه شد و آنگاه به تدریج تمامی شهر های بزرگ و کوچک استان های زنجان و آذربایجان شرقی ، آذربایجان غربی و اردبیل و پاره ای از نقاط دیگر کشور به این اعتراض پیوستند .پاسخ مناسب به این اعتراضات ، استعفای وزیر ارشاد و عذر خواهی رئیس جمهور به عنوان رئیس دولت از مردم ترک زبان کشور بود .اما بلافاصله عوامل رهبری بحران را گسترش دادند . رهبری و عواملش دوباره تصمیم داشتند که سیاست مشت آهنین را تکرار کنند .رهبر معتقد است نباید به مردم رو داد چون در این صورت خواسته های بعدی را مطرح می کنند لابد انتهای خواست معقول و منطقی عزل و استعفای رهبری است .لذا تصمیم به سرکوب و چنگ و دندان نشان دادن به ملت گرفت .غافل از آنکه وقتی این مشت آهنین بر سندان پولادین یک ملت کوبیده شود ، تو خالی از آب در می آید .ابتدا کاریکاتوریست بی گناه و یک روزنامه نگار بخت برگشته بازداشت شدند .آنگاه به مقابله و سرکوب ملت پرداختند .این کار بی خردانه در نقده به خون کشیده شد و 13 نفر از مردم جان باختند. .در سیستان و بلوچستان و کرمان گزارشها از کشته شدن و زخمی شدن ده ها نفر و بازداشت جمع کثیری حکایت می کنند .حسب معمول سانسور رادیو و تلویزیون و روزنامه ها و رسانه های خبری از اطلاع رسانی مردم جلوگیری می کنند . همان روش قدیمی استفاده از گروهی لباس شخصی و مزدور حکومتی برای سرکوب مردم در اینجا هم به کار گرفته شد .اما این بار با مقابله مردم ، لباس شخصی ها مجبور به فرار شدند ، ماشین تبلیغاتی رهبری شروع به اتهام زنی به مردم ترک زبان کرده و جالب تر آنکه در شرایطی دم از ملی بودن و تمامیت ارضی کشور می زند که نه رهبری و نه هیچ یک از دست اندر کاران حکومت تا کنون نشان نداده اند دلی در گرو ایران و ایرانیت دارند بخصوص رهبری که با سیاست نگاه به شرق که به وزارت حارجه ابلاغ کرده ، نشان داده به چه راحتی دریای خزر را دو دستی تقدیم روسها می کند .او حاضر است برای حفظ خود با دادن امتیازات متعدد به روس ها و افراشتن پرچم آنها بر سر در حکومت و بیت خودش خود را تحت الحمایه یک قدرت خارجی قرار دهد . وقتی حکومتی با ملت خودش قهر می کند و رو در روی آنها می ایستد ، چاره ای جز تکیه به اجنبی نخواهد داشت . حکایت اعتراض مردم ترک زبان کشور در واقع درد مشترک کردها ، بلوچ ها ، ترکمن ها و بالاخره تمامی فارس های کشور است .مردم ناراضی و خسته هستند ، خسته از توهین های روزانه به شعور و عقلشان ، خسته از بیکاری و گرسنگی ، خسته از سرکوب و اختناق ، خسته از تجاوز به حریم زندگیشان و دهها نارضایتی دیگر . مسئله قومیت ها یکی از مهمترین مسائل امروز جامعه ایران است و دستیابی به حقوق اقوام مختلف در چهارچوب خانواده بزرگ ملت ایران از اولویت های مهم جنبش اجتماعی مردم ایران است . شکل گیری ساختار دموکراتیک و غیر متمرکز مناسب ترین راهکاری است که به نا ملایمات موجود در حوزه قومیت ها پایان می دهد . 17 سال است که آقای خامنه ای غرق در اوهام خودش مشغول جنگ با دشمن خیالی جهانی است .هر مخالف و ناراضی را با مارک و اتهام جاسوسی و مزدور خارجی دستگیر و سرکوب می کند .حتی اگر کسی نطری غیر از او داشته باشد هم با همین اتهام مواجه می شود .این مالیخولیای " دشمن بازی " تبدیل به بیماری مفرط و پارانوئیایی شده که در تاریخ ایران به بیماری شاهان معروف است .او به زمین و زمان مشکوک است .پشت هر نوشته و کتاب و نمایشنامه و سخنرانی و اعتراضی دست دشمن عجیب و غریبی که ساخته و پرداخته ذهن بیمار او ست ،می بیند .و البته هزینه این بیماری را نیز ملت ایران با دستگیری ، زندان ، شکنجه و کشتار می پردازد . نادر شاه در اواخر عمرش همین بیماری را گرفته بود و دمار از روزگار ملت ایران در آورد تا جایی که بالاخره سردارانش او را کشتند و ملت نفس راحتی کشید .به همین دلیل مقام رهبری ما از این ترس فرماندهان قشون را دائما تعویض می کند . غافل از آنکه از دست سرنوشت نمی تواند فرار کند .و آنچه در حق مردم بدی کرده گریبانش را خواهد گرقت .محمد رضا شاه پهلوی در آبان سال 57 وقتی که از اعتراضات مردم مستاصل شده بود به سراغ مخالفین خودش رقت و از آنها پرسید که پرا وضع اینجوری شده و از آنها کمک خواست .معروف است که وقتی از دکتر امینی پرسید که چرا مردم علیه او شعار می دهند .او پاسخ چالبی داد و گفت " اعلیحضرت یک عمر به این مردم دهن کجی کردند حالا مردم به شما دارند دهن کجی می کنند " مقام رهبری 17 سال است چشمش را بر خواسته های مردم بسته و گوشش را گرفته تا نشنود و به مردم دهن کجی می کند .ماشین سرکوبی درست کرده تا هر صدای مخالفی را خاموش کند .فکر می کند یک تنه به اندازه همه عالم و آدم می فهمد و مردم فقط باید همچون یک گله گوسفند مطیع منتظر رهنمود ها و تحلیل های مقام رهبری باشند .گروهی بله قربان گو و کوتوله دور و بر خودش جمع کرده تا هرچه گفت بگویند سمعا و طاعتا .فرمایشات پیامبر گونه کردید و به چشم انجام می دهیم و عده ای را هم بسیج کرده با اتوبوس به این طرف و آن طرف بروند و به نفعش شعار دهند و به مردم جمله کنند .می گویند وقتی اسکندر ایران را فتح کرد و به معلمش ارسطو نامه نوشت که چه صلاح می دانی من تمام مدیران این کشور بزرگ را جمع کنم و یک شبه همه آنان را بکشم و آدم های خودم را در تمام کار های کشور بگمارم تا بتوانم همه امور را در دستان خودم بگیرم .ارسطو به او جواب داد هرگز این کار را نکن چون اولا در تاریخ این ننگ برای تو باقی می ماند که بزرگان یک کشور را کشتی و ثانیا وقتی این کار را کردی ناچار می شوی کار های بزرگ را به دست آدم های کوچک بدهی و آنگاه آن مملکت خراب و ویران می شود و دیگر کشوری باقی نمی ماند تا تو به ریاستش دلخوش باشی . بدبختی ما اینست که مقام رهبری ما تاریخ نمی خواند و اگر هم بخواند چیزی یاد نمی گیرد چون خود را عقل کل و ده ها بار بهتر از ارسطو می داند ظاهرا او نیازی به نصیحت و شنیدن اندرز دیگران ندارد . باید از مقام رهبری پرسید که آیا این دولت کوتوله و مجلس دست نشانده ای که درست کرده ، در مواجهه با این بحران می توانند کار عاقلانه و مدبرانه ای بکنند یا همچون وزیر کشور خون ریز ایشان تنها سیاستی که بلد هستند سرکوب و آدم کشی و زندان هست . شعار او اینست که " هر ایرانی یک زندان داشته باشد" .باید از مقام رهبری پرسید که چرا رئیس جمهوری منصوب او که انشاءهای بی سر و ته برای مقامات دنیا می نویسد .و در شهرستان های مختلف شوهای تبلیغاتی می گذارد و وعده های صد من یک غاز می دهد ، الان به آذربایجان و شهر های محنت زده ترک زبان کشور مسافرت نمی کند ؟چرا به نقده نمی رود تا ببیند چگونه مردم را از دم تیغ گذرانده اند ؟چرا بدتر از سلف خود که در بحران های کشور یا ساکت بود یا غایب صدایش در نمی آید ؟ به راستی رهبری و رئیس جمهور منتخبش جرات می کنند در همین تهران به یکی از دانشگاه ها بروند و به سئوالات دانشجویان بخصوص دانشجویان ترک زبان پاسخ بدهند .البته به دانشجویان واقعی نه دانشجویان وارداتی که مقام رهبری با اتوبوس از این دانشگاه به آن دانشگاه دنبال خودش می کشید و سالن را از آنها پر می کرد . دانشجویان واقعی هم ناچار می شدند که کارت عضویت آنها در بسیج را به در و دیوار دانشگاه بزنند . اگر در هر کجای دنیای دموکراتیک بود با بی لیاقتی هایی بسیار کمتر از این هم رئیس حکومت استیضاح و ناچار از استعفا می شد .اما متاسفانه به موجب قانون اساسی فعلی کشور ، رهبری همچون قمری است که وقتی از مدار زمین خارج شد ، کسی به او دسترسی ندارد .یک بار که رهبر شد ، کسی نمی تواند او را عزل کند .مجلس خبرگان هم که اسما مسئول این کار است ، بدلیل آنکه از فیلتر شورای نگهبان منصوب رهبری رد شده ، یک کاسه مطیع و فرمانبردار رهبری و منتطر رهنود های او است .جالب است که این مجلس بی خاصیت تا کنون برای نمونه و لااقل دلخوش کردن مردم ، حتی یک سئوال هم از این همه ندانم کاری و خرابکاری رهبری نکرده است .واقعا مگر می شود رهبری که این همه سازمان و تشکیلات مملکت از رادیو و تلویزیون تا سپاه ، از ارتش تا نیروی انتطامی از قوه قضائیه تا بنیاد مستضعفان و ده ها سازمان ریز و درشت دیگر مستقیما و به موجب قانون زیر نظر اوست .در طی 17 سال ، حتی یک اشتباه هم نکرده باشد ؟ واقعا چگونه است این آقایان روحانی که آبروی خودشان را با عضویت در مجلس خبرگان برده اند ، حتی زحمت یک سئوال از رهبری را هم تا کنون به خود نداده اند؟.در همین ماجرای سرکوب هم وطنان ترک زبانمان آیا نباید پرسید که چرا حد اقل نمایندگان آذربایجان در مجلس خبرگان از رهبری یک سئوال علنی نمی کنند ؟ درست است که مجلس خبرگان از وکلای سفارشی و فرمایشی مقام رهبری پر شده است ولی حداقل از باب انسانیت و آزادگی انسانی هم که شده یک وکیل فرمایشی هم می تواند با هموطنان هم زبانش همدردی کند و بپرسد که آخر چرا ؟ این چنین است که رهبری که به موجب قانون اساسی تمام اختیارات مملکت را بدست دارد و به هیچکس هم پاسخگو نیست ، وقتی از دایره عدالت و مدیریت سالم و عقلایی خارج می شود ،راهی برای عزل او نداریم. تنها چاره کشور فشار بر حکومت از راه اعتراضات مدنی و مسالمت آمیز است تا بتوان در نهایت از طریق یک همه پرسی با نظارت نهاد های بین المللی و بی طرف تکلیف این نظام و رهبری آن را معلوم کرد . حرف و سئوال بسیار است اما لاجرم باید قلم در کشید .
والسلام
علی افشاری – محسن سازگارا – اکبر عطری

سا یت اتمی ایران به کار انداخته ؟؟؟.


نگرانی کشورهای حاشيه خليج فارس از برنامه های هسته ای ايران
از سا یت بی بی سی بدونه ادیت
وزيران خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در پایان نشستی در ریاض پایتخت عربستان سعودی، اعلام کردند که علی رغم تلاش ایران برای رفع نگرانی از برنامه های هسته ای این کشور، آنها همچنان نگران عواقب زیست محیطی این برنامه هستند.
در بیانیه پایانی نود و نهمین نشست وزاری خارجه شش کشور عرب عضو این شورا ، نسبت به عواقب زیست محیطی برنامه هسته ای ایران و احتمال نشت مواد رادیو اکتیو در آبهای منطقه عمیقا ابراز نگرانی شده است.
در این بیانه آمده است که رآکتورهای هسته ای ایران در بوشهر در جنوب ایران، منطقه را در معرض یک ضایعه انسانی قرار داده است.
شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان وزیر خارجه امارات عربی متحده و رییس دوره ای این نشست نیز در کنفرانسی خبری در ریاض گفت، خلیج فارس تنها منبع آب، انرژی و درآمد کشورهای این منطقه است ایران باید این نگرانیها را درک کند.
این اولین بار است که پس از دوری از رفت و آمدها و گفتگوهای مقامات ایران و غرب با سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، این شورا در زمینه برنامه هسته ای ایران اعلام موضع می کند.
پس از اینکه مقامات بلند پایه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در نشست پیشین درباره عواقب زیست محیطی برنامه ی هسته ای ایران ابراز نگرانی کردند، مقامات ایران از جمله محمود احمدی نژاد رییس جمهور، اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخيص مصلحت نظام، و علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، به برخی کشورهای عضو این شورا سفر کردند.
در این سفرها ایران با اشاره به اینکه میلیونها دلار صرف ایمنی تاسیسات هسته ای این کشور شده تلاش کرد تا از نگرانهای موجود در این زمینه بکاهد.
آگاهان می گویند که کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به فن آوری هسته ای ایران که از نوع روسی است اطمینان ندارند و در این راستا علاوه بر مقامات ایران، دو هفته قبل سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه با سفر به این منطقه خواست تا نگرانیها در این مورد را کاهش دهد.
علاوه بر این، بیانیه شورای همکاری خلیج فارس با تاکید بر "خاورمیانه ای عاری از سلاحهای هسته ای و کشتار جمعی" آورده است که نباید در این زمینه، اسرائیل را مستثنی قرار داد.
جزاير سه گانه
حق حاکمیت امارات عربی متحده بر جزایر سه گانه از دیگر موضوعات اصلی بیانیه نشست وزیران خارجه شورای همکاری خلیج فارس بود.
اینکه ایران حاضر به گفتگو درباره جزایر مورد ادعای امارات نیست، به عنوان عملکردی که به بهبود امنیت و ثبات در منطقه کمکی نمی کند، در این بیانیه مورد انتقاد قرار گرفته است.
ایران همواره بر اینکه سه جزیره ابو موسی، تنب بزرگ و تنب کوچک جزئی جدایی ناپذیر از ایران هستند تاکید کرده و این مسئله را قابل مذاکره نمی داند.
برخی آگاهان بر این عقیده اند که شش کشور عرب عضو شورای همکاری خلیج فارس، قصد دارند تا از جنجال فعلی بر سر برنامه هسته ایران برای مطرح کردن جدی تر ادعای امارات عربی متحده بر جزایر سه گانه سود ببرند.
اخیرا "فرانک والتر اشتاین مایر" وزیر خارجه آلمان نیز طی سفر به این منطقه و گفتگو بر سر برنامه هسته ای ایران، اظهار داشت که شورای همکاری خلیج فارس قصد دارد تا هیاتی را برای پادرمیانی میان ایران و غرب بر سر برنامه هسته ای این کشور روانه تهران کند. ولی در نشست اخیر در زمینه فرستادن هیاتی به تهران سخنی به میان نیامد.


سولانا: در صورت رد پیشنهاد، دست به اقدام خواهیم زد


به نظر میرسد که شیوه های عوامفریبانه اسلامی 1400 ساله و تله های دروغین تشکیلات اسلامی بعد از 27 سال یکی بعد از دیگری بی اثرتر از پیش شده به طوری که رموز شیادان روزبروز گشایش و نیت دروغین و دجالانه آنها اینک به صحنه جهانی و در معرض دید و شنود همگان برای روسوایی تشکیلات اسلامی گذاشته میشود، در این راه گزارش شده است که خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که قرار است فردا به ایران سفر کند، وی رژیم تشکیلات اسلامی را از رد پيشنهاد جدید برای حل بحران هسته ای بر حذر داشت و گفت رد این پیشنهاد، اشتباهی بزرگ از سوی رژیم تشکیلات اسلامی خواهد بود که در اين صورت جامعه بین المللی دست به اقدامات لازم خواهد زد. مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تشکیلات اسلامی در تهران را تهديد كرد و گفت پيامد چنين تصميمى، تشديد فشارهاى بين ‌المللى علیه آنها خواهد بود. سولانا گفت رد این پيشنهاد از سوى رژیم اسلامی بیانگر آن است كه ج اسلامى برخلاف آنچه كه ادعا مى‌ كند، قصد استفاده صلح آمیز از انرژى هسته ای را ندارد،‌ بلكه هدفش توليد سلاح اتمى است. کشورهای عضو شوراى امنيت سازمان ملل متحد بهمراه آلمان با ارایه پيشنهادی به رژیم تشکیلات اسلامی، این رژیم را بر سر دوراهى قرار داده ‌اند. عدم توقف فعاليت‌هاى غنى‌سازى اورانيوم به معناى اعمال مجازات علیه جمهوری اسلامی است.

مسله آذربایجان یا سوسکی ویا اسلامیست

نامه افشاگرانه مديرمسيول هفته نامه ساقي خطاب به استاندار آذربايجان شرقي
استاندار محترم آذربايجان شرقي جناب آقاي معمارزاده
سلام عليكم
هفته گذشته تبريز شاهد يکي از پرحادثه ترين هفته هاي خود پس از انقلاب بود و در عرض 2 ساعت نظم و آرامش و امنيت در سرتاسر شهر بر هم خورد و شيشه هاي اکثر بانکها در مسيرهاي اصلي شکست و عده اي زخمي و عده اي دستگير و يک جريان هماهنگ يا ناهماهنگ اعتراض خود را از وضع موجودشان بدينگونه به مديران کشور و استان رسانيدند.
اما آنچه در اينگونه حوادث تاکنون تجربه شده و مي شود اين است که مسئولين کشور بويژه استان بدون بررسي و آسيب شناسي و دريافت پيام هاي آشکار و پنهان آن هيچ خم به ابروي شريف نياورده و تنها به ماست مالي کردن وقايع و موضوعات پيش آمده اکتفا کرده و هيچ تعمق و تعقل در چرايي و چگونگي ايجاد اينگونه حرکتهاي آشوب طلبانه و به ظاهر انقلابي به مخيله خود راه نمي دهند و مي خواهند با اعلام اينکه چند نفر انگشت شمار و نفوذي که از آن سوي مرزها آمده بودند, مشکلات خود را به گردن نمي دانم که؟ و اجنبي و ... بيندازند و به غائله مثلا خاتمه دهند.
جناب آقاي استاندار, يقينا خبر داريد و يا به شما اين خبر نرسيده که در همه اين آشوب هاي خيابانها در سطح شهر و شکستن شيشه هاي بانکها و مراکز دولتي و آتش زدن خودروي پليس و ضرب و شتم مامورين انتظامي نکته بسيار بارز و قابل تعمق و شايسته تحليل کارشناسانه و دلسوزانه اي بود و آن اينکه مردم عادي و رهگذر و کوچه و بازار, در برابر اين بي نظمي ها و تجاوز به حريم امن مراکز تشکیلات دولتي و خصوصي اسلامی , اعتراضي نکرده و مقابله مردمي با موضوع نداشته و بي تفاوت به اين ناهنجاري هاي اجتماعي فقط تماشاگر اين صحنه ها بوده و احتمالا از ديدن چنين صحنه هايي لذت هم مي بردند.
آيا به راستي مي دانيد چرا چنين بود؟ مطمئنا اگر در بطن و متن اين تظاهرات و اعتراضات و آشوب ها و جنجالها و سنگ پراندن ها و شيشه شکستن ها و آتش زدن ها و ... بوديد حتما اين بي تفاوتي قاطبه مردم را مي ديديد و آنگاه در خلوت و تنهايي خود با خدايتان قطعا اين علامت سوال بزرگ در ذهنتان نقش مي بست که: چرا مردمي که در تمام عرصه هاي سرنوشت ساز از اول انقلاب تاکنون در صحنه حاضر و ناظر و همدوش دولتمردان بودند, اينک اينچنين بي تفاوت و فقط ناظر شده اند؟اينجانب به جهت انجام رسالت انقلابي و ميهني و ملي خويش و به جهت ايفاي نقش مطبوعاتي خود و به قداست قلم که خداوند تبارک و تعالي بر آن قسم ياد کرد مي خواهم صميمانه و بعنوان يک برادر کوچک بطور تيتر وار به چند علت از علل بروز چنين حوادثي تنها ازبعد اينکه چرا مردم بي تفاوت شده اند ؟ اشاره کنم شايد مورد توجه واقع شده و در تنهايي خود با خداي خويش ما رانيز از دعاي خير خود بي نصيب نفرمائيد. انشاءالله .
1_
وقتي مامور راهنمايي و رانندگي که از آموزشهاي اوليه آداب اجتماعي محروم بوده و با دست آويز قرار دادن دهها نوع جريمه قانوني, با بي احترامي و تحقير به جريمه کردن مردم پرداخته و هيچ ارزشي به احساس انساني آنها ندارد و باعث ايجاد عقده در مردم مي شود و هر روز شاهد هزاران نوع از اين برخوردها هستيم آيا بنظر شما اين مردم که به زور و توهين و تحقير جريمه شده اند , روزي اعتراض خود را و عقده هاي خود را خالي نخواهند کرد؟
2_
زماني که مردم در طبقات ساختمانهاي متعدد دادگستري علاف و سرگردان بوده و سالها طول مي کشد تا به حق و حقوق آنان رسيدگي شده و زمانيکه با برخوردهاي ناشايست و از روي هوي و هوس برخي قضات دادگستري روبرو شده و با برخورد ناشايست برخي از آنان که هيچ ندارند مگر آن قدرت پوشالي و خالي صندلي و ميز قضاوت که در جايگاه علي (ع) نشسته است هر بار از ساختمان دادگستري عصبي و ناراضي بيرون در مي آيد آيا انتظار داريد که در برابر تخريب اموال عمومي توسط هر کس با هر عقيده يا ايده اي اعتراض خواهد کرد؟
3_
زماني که مديران دلسوز و شايسته و صادق و حافظ بيت المال, از صحنه مديريت و خدمت با دسيسه شياطين و خناسان حذف شده و به جاي آنان مديران ظاهرساز و بي لياقت و سودجو و منفعت طلب به هر نام و عنواني که باشد سر کار مي آيند آيا انتظار داريد خود آن مدير حذف شده يا خانواده او يا کساني که او را به صداقت و سلامت مي شناسند و اين نوع برخوردهاي غيراسلامي و غيرقانوني را با آنان مي بينند آيا از صداي شکستن شيشه هاي يک مرکز دولتي آب سردي بر زخم دل آنان پاشيده نمي شود.و آيا صداي شکستن اين شيشه ها به نظر شما نمي تواند صداي عدالت باشد؟
4_
خداي امروز همان خداي ميليونها سال پيش است و همان خدايي است که انقلاب را پيروز گردانيد و همان خدايي است که خرمشهر را آزاد کرد و همان خدايي که غرب و اروپا را هر روز پيشرفته تر مي کند.قطعا براي او مسلمان و مسيحي و يهودي و حتي بي دين فرق نمي کند و عدالتش عدالت است و به قول مرحوم مطهري عدالت همچون ذرات پراکنده در فضا است که روزي به هم برخورد کرده و نيروي حاصل از اين برخورد حادثه اي و انقلابي و دگرگوني اي پديد مي آورد.اين خدا هر جا ببيند که ظلم و بي عدالتي انجام مي شود به خشم آمده و ديگر برايش گورباچف و ريگان و بوش و صدام و موسي و عيسي و عرب و عجم و مسلمان و غيرمسلمان و تبريز و تهران فرق نکرده و آنچه مقدر الهي است خواهد شد.
5_
زماني که در حيطه مديريت جنابعالي در سطح استان با مديران دلسوز به آرمانهاي امام راحل (ره) برخورد غير اصولي شده و از صحنه حذف مي شوند و هيچ وقعي به گذشته پاک و سالم آنان که مي توانستند مثل برخي مقربين نظام! دست در بيت المال داشته و يک شبه راه صد ساله را طي کنند اما نکردند و بر نفس خود غالب شدند و حتي دست متجاوزين به بيت المال را کوتاه کردند آيا اين مديران عزلت اختيار کرده و گوشه نشين, دوباره بخاطر شما آقاي معمارزاده استاندار, از جان و مال خود گذشته و به برخورد با بر هم زنندگان نظم اجتماعي مي پردازند؟6_ زماني که جلوي چشم مردم در اثر بي کفايتي و بي لياقتي برخي مديران, ميلياردها تومان به شهر و بيت المال ضربه مي رسد اما آقاي استاندار و دستگاه عريض و طويل استانداري و بازرسي و اطلاعاتي خم به ابرو نمي آورند آيا باز هم انتظار ندارند که به هر بهانه کوچکي شاهد عقده گشايي هاي مردم نباشيم؟
7_
عدم پذيرش انسان گونه مردم و مراجعين در دستگاههاي اداري استان و برخورد قلدرمابانه و خائنانه و سرگردان کننده در برخي تشکيلات دولتي تحت امر جنابعالي آيا نمي تواند خود به تنهايي عامل يک خيزش مردمي در اعلام نارضايتي نسبت به شما و نوع شما باشد؟
8_
نارضايتي مردم از وضعيت عمومي مراکز خدماتي مانند بيمارستانها و ... که بدليل عدم توجه مسئولين ذيربط, بيمار در دست صاحبش از دنيا مي رود و ما هر روز بدليل بي لياقتي و خيانت عده اي شاهد از دست دادن مردم در بيمارستانها هستيم آيا باز هم انتظار داريم مردم در برابرعده اي به زعم شما اراذل و اوباش از خود مقاومت يا حساسيتي نشان دهند؟
9_
عدم وجود مراکز تفريحي سالم براي جوانان و مثلا عدم وجود يک محل مطمئن در کل استان شما که دختران بتوانند در آنجا تفريح و بازي و سرگرمي داشته باشند و انرژي هاي طبيعي خود را تخليه کنند آيا نمي توانند بعنوان يکي از علل اين حوادث و خودي نشان دادن آنان در جامعه باشد؟
10_
زماني که دختر و پسري که تازه عقد مقدس زناشويي بسته اند بايد ماهها سگ دويي کنند تا چندرغاز وام مثلا ازدواج از يکي بانکها دريافت کنند و چند برابر اين پول بايد تحقير و بي شخصيت شوند آيا اين جوانان نمي توانند به يکي از اين سنگ پران ها تبديل شوند؟
11_
با وجود فرار مغزها از استان و فرار مديران شايسته از استان و خالي شدن عرصه هاي مديريتي و هدايتي در استان و شهر تبريز آيا چه کساني را خواهيد داشت تا به جاي آنان بتوانند مردم را و جوانان را دور هم جمع کنند و طرحي نو براي آنان و براي آينده آنان بيندازند؟
12_
فعال نبودن برخي معاونين و مديران کل استانداري براي شناسايي نقاط ضعف و قوت استان و جلب و جذب افراد شايسته براي خدمت و ارتباط با مردم آيا نمي تواند يکي از عوامل لجام گسيختگي هاي اجتماعي باشد؟
13_
زماني که مردم با دلسردي از دادگستري ها براي احقاق حق خود, به مديريت استان و مراکز بازرسي و نظارتي پناه برده و انتظار دارند مشکلات آنان در اسرع وقت و بطور کارشناسي حل و فصل شده و آنان را از دست برخي مديران نالايق و کارکنان مسئله دار در برخي دستگاههاي دولتي رها سازند و مشکلات آنان را حل کنند و چنين محلي و چنين جايگاهي را با اين ويژگيها نمي يابند آيا بنظر شما آه و نفرين آنان بر سر نمازشان نمي تواند اندک اندک جمع گردد و آنگهي دريا شود؟
14_
زماني که کسي پايش به کلانتري و شهرداري برسد و براي حل يک مشکل کوچک بارها تحقير شود و ساعتها و روزها وقت خود را بايد جلوي يک مامور يا کارمند بي سواد و کم مايه بگذراند تا درخواست قانوني او را پاسخ دهند آيا بنظر شما اين فرد و اينگونه افراد در بروز حوادثي مشابه حوادث هفته پيش استان و تبريز از خود چه حساسيتي نشان خواهند داد؟
15_
زماني که صدا و سيماي استان به جاي تقويت فرهنگ و زبان آذربايجاني به تهيه برنامه هايي مي پردازد که سر تاسر لودگي و کم مايه و بي مايه نشان دادن اين فرهنگ غني و مردمان دلاور آن است و همه شاخصه هاي يک فرد آذري در شخصيت فردي به نام « هوشي »خلاصه مي شود آيا انتظار داريد باز هم رگ غيرت مردم بجنبد؟ آيا از خود تاکنون پرسيده ايد که اين رسانه ملي در استان جهت تقويت هويت ديني و ملي آذربايجان چه کار کرده؟
16_
آقاي استاندار, وقتي زمينه اعلام حضور گروههاي قومي به مناسبتهاي مختلف به طور کاملا قانوني و تحت نظارت دستگاههاي ذيربط داده نشده و بدليل عدم تدبير مسئولين مثلا موضوع هر ساله قلعه بابک به يک جريان ضد نظام و ضد امنيت کشور تبديل مي شود آيا باز هم انتظار داريد که مردم به دنبال بهانه اي براي اعلام اعتراض خود نباشند؟
17_
زماني که برخي مديريتهاي استان با توسل به آراستگي ظاهري خود به ظواهر اسلامي و شعار مذهبي, حداکثر استفاده را از بيت المال نموده و عقده هاي دوران کودکي و جواني خود را در چند روز مديريت خويش بر مجموعه اي از يک دستگاه دولتي خالي مي کند و استاندار و فرماندار هم مي بيند و نمي خروشد آيا فکر نمي کنيد که اينجا خدا مي بيند و بلاخره خواهد خروشيد؟
18_
زماني که بيکاري جوانان به جاي اينکه به برنامه اصلي دولتها جهت حل و رفع تبديل شود به يک ابزار سياسي براي پيروزي در انتخاباتها تبديل مي شود و هر روز بر تعداد بيکاران جامعه افزوده مي شود آيا فکر نمي کنيد اين جوانان بيکار و محروم از ابتدايي ترين امکانات اجتماعي, پرتاب سنگ و شکستن شيشه يک مرکز دولتي را بهترين تفريح و دلخوشي براي خود بدانند؟19_ زماني که مواد مخدر براحتي در دسترس مردم بوده و ميانگين ابتلا به اعتياد هر روز کمتر و کمتر شده و به سن 13سالگي در کشور مي رسد آيا خانواده بچه هاي اين مرز و بوم که دولت را عامل اصلي در عدم برنامه ريزي براي جوانان مي داند و با ديدن صحنه هاي اغتشاش و بر هم خوردن نظم عمومي از خود حساسيتي نشان خواهند داد؟ و وقتي خانواده آنان بر اثر اعتياد يکي از فرزندان کلا از هم پاشيده مي شود آيا پاشيده شدن نظم جامعه براي او مهم جلوه خواهد کرد؟
20_
و کلام آخر اينکه وقتي موقع تحويل سال پدر يک خانواده در تبريز فرزندان و همسر خود را بدليل فقر و فلاکت از بين برده و خود را نيز حلق آويز مي کند و حقيقتا يک فاجعه انساني در اين شهر رخ داده و هيچ نهاد فرهنگي و سياسي به آسيب شناسي موضوع نپرداخته و ائمه محترم جماعات و روحانيون معزز و متفکران و دانشمندان حوزه و دانشگاه اعتراض نکرده و شوراي هماهنگي سازمان تبليغات استان بيانيه اي صادر نکرده و صدا و سيماي منفعل و بي خاصيت استان, هيچ ککي از او گزيده نشده و فرمانداري و استانداري موضوع را به طور جدي پيگيري نمي کند آيا باز هم انتظار داريد عرش الهي به لرزه درنيامده و يک سوسک بي ارزش! عامل هشداري براي مسئولين مسلمان و شيعه و علي چي و حسين چي و نماز جمعه خوان و شب زنده دار و ... نمي شود؟!همچنان که فرعون با آن همه تفرعني که کرد بوسيله يک پشه نابود شد!
والسلام علي من اتبع الهدي
مسعود برزگرجلالي - مديرمسئول هفته نامه ساقيinfo@saghiweekly.com

This page is powered by Blogger. Isn't yours?