ایرانیان نیازی به قیمیت ملایان تازی ندارند
با قیام ملی خود برای آزادی ایران کوشا باشیم

Friday, June 02, 2006


بیانیۀ رضا پهلوی در مورد رویدادهای اخیر آذربایجان و بلوچستان
چهارشنبه ۱۱ خرداد ماه ۱۳۸۵
هم میهنان عزیزم،
وقایع اخیر در آذربایجان و بلوچستان بار دیگر نشان میدهد که سراسر ایران در آتش شرارت رژیمی که خود را "جمهوری اسلامی" می نامد ، میسوزد و میسازد.
سردمداران این رژیم با افسون فقاهت کاذب ، ا ز ملت سلب حاکمیت کرده و ارادۀ خود را بجای ارادۀ مردم نشاندند ، تکالیف شرعـی را در برابـر حقوق انسانی شهـروندان عَـلم کرده و بـه نقض کامل آن چشم دوختند ، طاعـت و عبـادت را به تعبُد و عـدم آزادی تـام افراد تعبیـــر نمودنـد ، بنام عَـدل و قسط اسلامی بـه ثـــروت انـدوزیهـای رهزنانـه و افسانـه ای روی آوردنـــد و بخاطــر اُمتی مجهول الهویه، در صدد زدودن هویت قومی و ملی افتخار آفرین یک یک ما بر آمدند.
من بیش از آ نکه از جور زمانه و بیدادی که بر فرد فرد ما رفته است ، شِکوه سر کنم ، سینه ای ما لا مال از غرور ملی دارم ، غروری که بر خاسته از خشم شما خواهــران و برادران آذری، کرد ، بلوچ ،تر کمن ، عرب و فارس میباشد!
همین خشم بود که سر انجام بر اسکندر مقدونی فائق آمد
همین خشم بود که در برابر تازیان ندا داد:
چو ایران نباشد ، تن من مباد!
همین خشم بود که خشونت عالم سوز مغولان را خرامان خرامان به فرهنگ مِهر جهان آرای ایرانی مبدل ساخت.
همین خشم بود که در برابر تشبثات مکرر استعمار در سـده های اخیر برای تسخیر و تجـــزیۀ ایران جانانه ایستادگی و پاید اری کرد.
خشم شما ناشی از فرهنگ والائیست که هر دشمن و مها جمی را سرانجام یا جذب آئین انسانی خود می نماید و یا مانند جسم بیگانه از خود دور می کند. راز غروری را که من در سینۀ خود بـا هر نفس حس میکنم باید در همین فرهنگ مهر آفرین و آئین همبستگی فرازمند ملی شما جستجو کرد.
ما با همین فر هنگ و همبستگی بر بیداد ها و شرارتهای رژیم کنونی فائق خواهیم آمد.
ما با همین همبستکی که همگان را بکردار اعضائی از یک پیکر واحد بهم متصل میسازد، به یک زندگانی خوش و انسانی، فارغ از رنج و بیکاری ، فقر و حِر مان نیل خواهیم یافت.
ما با همین همبستگی به هر گونه ستم و تبعیض قومی در ایرانی سر فراز , خوشبخت و فـرهنگ آفرین پایان خواهیم داد.
همای فرهنگ ملی ما دو بال دارد که با آن بپرواز شکوهمند خود تواناست : هویت قومی و هویت ملی! این دو مکمـــل یکدیگر انــد و تــوان یکی در غنـای دیگریست . بدینسان هویت وفرهنگ ملــی ایـران بر خا سته از ترکیب بدیع این دو ا ست که به همه ایرا نیان تعلق دا شته و بـا مفهوم میهن زدا ، بی نام و نشان و فر هنگ ستیز " اُمت " تفاوت ماهوی دارد.
هم میهنان عزیزم ،
لوای وحدت ملی را با طرد اُمت گرائی افسونگران دین بر افراشته تر نگه دارید که آزادی و استقلال ایران در گرو آنست. من به این پرچم سو گند وفاداری خور ده ام و تا اهتزاز آن بر فراز خاک مقدس میهن از پای نخوا هـم نشست . من حاضرم بــرای پیروزی در این نبرد ، هر تیـر بــلا و اهانتی را که بسوی برادران و خواهران آذری ، کرد ، بلوچ و غیره رها میشود ، به جان بخرم!
درد همه ما یکیست: عدم آزادی! ایران که جایگاه شیران و آزادگان بوده است ، ایرانی که حتی نامش حکایت از آن میکند که مردمانش نه بَرده میگیرند و نه بَرده میشوند ، اکنون توسط مشتــی فرومایگان ایران ستیز به زنجیر کشیده شده و به زندانی بزرگ مبدل گشته است.
گذار در این روزگار سرنوشت ساز، شانه به شانه و سنگــر به سنگر با هـم باشیم و دیوارهـای این زندان را با نیروی جمعی خود فرود آوریم !
بدون کوچکترین تزلزلی پا به پیش گذاریم تا بــه استعانت بصیرت سیاسی و درایت تشکیلاتی زنــان و مردانی که قلبشان ما لا مال از مهر وطن است، حمله نهائی را به دژ منفور شعبده بازان دین که بساط حاکمیت خونین و جنایت بار خود را بر سا حت کُهن میهن ما گستر ده اند ، سا ز مان دهیم!
بی پـرده بگویم: ملت ایــران از دست نق زنان حرفــــه ای، حسابگــران بـازار سیاست و مدعیـــان بی مایه ای که اتحاد را با " شاید " ، مبارزه را با " اما " و آزادی میهن را با " شرط و شروط " بـــه معامله نهاده اند، خسته شده اند! من برنامه مبارزاتی خود را بـا " الهام از منویات قلبی ملت ایران" تدوین کرده ام. حرف ما یکیست و شعار ما روشن و بدون ابهام است:
اتحاد ، پیروزی ، آزادی !
سوگند که من با همه کسانی هستم که همین را میگویند و میخواهند و طبعا آنهایی که جز این نمی گویند و نمی خواهند برای همیشه با من هم پیمان و همراه خواهند بود!
خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی

Thursday, June 01, 2006


وقتی قلب حساس آقای مسعود بهنود آزرده می شود! - بصیر نصیبی
به شتره گفتند شاشت پسه گفت: چه چیزم مثل همه کسه؟ این ضرب المثل مشهور رفتار آقای مسعود بهنود را در ذهن تداعی میکند . جناب بهنود در ج.ا با رفتار عاقلانه ! خود توانست همکاری اش با رژیم پیشین را نزد سران جمهوری اسلامی ناچیز جلوه دهد و جای خودش را تا آن حد در رژیم آخوندها باز کند که به مقام مشاورت دفتر رفسنجانی نائل آمد و این سمبل فساد وتباهی، قتل و جنایت را سردار سازندگی نامید. اما سیر حوادث به گونه ای پیش رفت که جناب بهنود هم به جمع تبعیدیان! پیوست. وقتی خرش از پل گذشت (یعنی خودش از مرز گذشت) تازه قوه غذائیه !(اشتباه تایپی نیست) متوچه شد که ایشان ممنوع الخروج بوده اند و برایش حکم جلب صادر کردند که البته جناب بهنود در نهایت به حکم اعتنایی نکرد اما به جای اینکه در مخالفت با رژیمی که اخراج وتحت تعقیبش قرار داده بود مصمم تر شود با افتخار در سفارت ح.ا حاضر شد ودر شبه انتخابات فرمایشی اخیر شرکت کرد و آنچه در توان داشت برای باز گرداندن سردار به تخت ریاست جمهوری مایه گذاشت- انجمن صنفی مطبوعات نیزدر دولت آقای احمدی نژاد از او تجلیل کرد- هم اکنون ایشان در مطبوعات ج.ا اسلامی قلم میزند و مطبوعات حکومتی از این مجرم متواری با چه عزت و احترام یاد می کنند!. خوب شما یک ضرب المثل را نشان بدهید که بتواند به مانند قضیه شتره ، موقعیت آقای بهنود در جمهوری اسلامی و رفتارهای دوران تبعید ایشان را تصویر کند؟
جدیدترین گفتگوی آفای بهنود با سایت حکومتی انتخاب است. انگیزه این مصاحبه گسترش فعالیت یک گروه مسلح بلوچ است که رژیم را سخت ترسانده است؛ به خصوص در شرایطی که امریکا و ج .ا برای همدیگر شاخ و شانه می کشند و ج. اسلامی که مامورین امنیتی و شکنجه گران خودش را نمی تواند حفظ کند -ادعا دارد که اگر پای امریکا ی جهانخوار به کشور تحت اسارت آخوندها برسد، ارتشش تار و مار خواهد شد.
ج.ا 10000 نفر از سپاه پاسداران ، بسِج ، نیروهای امنیتی ، نیروی های ضد شورش را به منطقه گسیل داشته و روز و شب، مردم بی گناه و بی دفاع آن خطه را بی آنکه در این ماجرا نقشی داشته باشند از زمین وهوا به گلوله می بندد و برای ایجاد رعب وحشت محاکمات صحرایی تشکیل می دهد. اما صدایی از مجامع حقوق بشر شنیده نمی شود، خانم شیرین عبادی که اجحاف به حقوق مردم و بی عدالتی را در هیچ سرزمینی به استثنای ج.اسلامی تاب نمیآورد به جنایت کنونی رژیم و بلوچ کشی ، اعتراضی نمی کند. خوب در این موقعیت مصاحبه سایت حکومتی انتخاب با آقای بهنود مفسر رادیو بی بی سی و رادیو های دیگر- مسئول سایت روز ( متمایل به باند خاتمی/ رفسنجانی و…) معنا و مفهوم دیگری دارد. سایت انتخاب در مقدمه می نویسد:
با وجودی که ایشان (بهنود) مدتی ست به دلایلی! ایران را ترک گفته، اندکی از وطن دوستی و انصافش کم نشده، با دیدن فیلم وحشی گری های گروهی جاهل و متعصب ابراز انزجار خود را از این عمل اعلام می کند، اما در داخل متأسفانه گروهی که خود را حامی و مدافع حقوق مردم می دانند در قبال این فاجعه هیچ حرفی نگفته و موضعی نگرفته اند( سایت انتخاب اول خرداد86)
مشخص نیست به چه دلیل همانگونه که در مقدمه این سایت اذعان میشود حتا عوامل رژِيم نیز حاضر نیستند در مورد این وحشی گری از حکومت دفاع کنند و به اعتراف انتخاب -آقای کروبی هم ار کنار این ماجرا بی تفاوت گذشته و آیات عظام حکومتی هم وقعی به التماس های انتخاب که فتوایشان را طلب کرده است نگذاشته اند، فقط مسعود بهنود وطن دوست ! اخراح شده و تحت تعقیب، به این خواست جواب می دهد.ما چند پاره از مصاحبه آقای بهنود را جدا و در اینجا نقل می کنیم. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.وقتی مصاحبه کننده از ایشان میپرسد که آیا فیلم فاجعه تروریستی تاسوکی را در سایت انتخاب دیده است؟آقای بهنود در جواب میفرماید:
دیدم و ندیدم 4 بار آن را گشودم، ولی هربار پس از 4 ثانیه چشم از آن برگرفتم وتاب دیدم نبود.
کسی که ایشان را نشناسد فکر میکند با نوجوانی از نسل سوم طرف است که در اروپا رشد کرده و حالا یکباره با چنین صحنه هایی مواجه شده که تاب دیدنش نبوده.
آیا ایشان نمی داند در دوران انقلاب طلایی آقای خاتمی اعدام شدگان را با جرثقیل در نقاط شلوغ شهر میچرخاندند تا درس عبرتی باشد برای سایرین؟ و انگار نه انگار او دارد با نشریه ای مصاحبه می کند که مسئولانش از بافت همین حکومت بوده اند و خود شریک جنایت های رژیم . ایشان که از همان روزهای نزدیک به پایان عمر رژیم گذشته خودشان را کم کم به حامیان خمینی نزدیک می کردند لابد حوادث آن دوران را بیاد دارند. آیا فاجعه آتش زدن سینما رکس آبادان را از یاد برده اند که 400 نفر تماشاگر از زن و مرد و پیر و جوان و بچه را زنده زنده سوزاندند و به خاکستر تبدیل کردند؟ آقای بهنود نمیداند که فاجعه سینما را آخوندهای حامی خمینی آفریدند؟ همان آقای خمینی که رهبر انقلابش می گویند و آقای بهنود با احترام و ستایش از او یاد می کند و او را پدر خطاب کرده است. به یک مورد جنایت از میان هزاران جنایت که همان اوایل حکومت خمینی ، سپاه پاسداران عامل اجرایش بود اشاره می کنم. افراد این سپاه در طی حمله ای همه پاسبانهای آذر شهر (این شهر 40 پاسبان داشت) را جلوی چشم همسر و بچه ها و بستگانشان سر بریدند و بعد اجساد را قطعه قطعه کردند و ماشین هایی که از شهر می گذشتند؛ مجبور بودند از روی بدن های قطعه قطعه اینان عبور کنند. (این گزارش در رادیو آزادی دوران خاتمی طی چند برنامه بخش شد. هر کس به صحت آن شک دارد از آرشیو رادیو فردا، جانشین برحق رادیوآزادی بخواهد )
آیا آقای بهنود از این جنایت مطلع نبودند؟ فکر نمی کنم، اطلاعات خبرنگار کارکشته ای چون ایشان از منی که چنین تجربه و پیشینه ای ندارم کمتر باشد. نکند ایشان در برابر جنایت، فقط حس باصره شان حساس است و خوانده ها و شنیده ها در ذهن پر بارشان کوچکترین اثری ندارد. بسیار خوب من ابتدا جنایت اخیر ج.ا را در کردستان از زبان یک دختر جوان کرد با نام مستعار آگرین بازگو می کنم.
... شیر مردی به نام "شوانه ی قادری"را در مهاباد... به جرم به آتش کشیدن صندوق به ظاهر" انتخابات سالم "!و خدشه دار کردن نتیجه ی انتخابات در آن حوزه دستگیر و شکنجه می کنند و بعد جنازه ی او را بصورت عریان در حالی که پاهایش به کامیون سپاه بسته اند در میدان اصلی شهر مهاباد به زمین می کشند تا عبرتی باشد برای سایرین؟ و بعد در کمال بی شرمی وقتی که فیلمی که توسط یکی از کسانی که مامور شستن و تغسیل پیکرآن شهید بود و با تلفن همراه وی و به دور از چشم گزمه های حکومتی گرفته شده بود منتشر شد ،با وقاحت تمام اعلام می کنند که مردم شهر شب هنگام نبش قبر کرده و پیکروی را با اطوسوزانده و با پیچ گوشتی پهلوی او را سوراخ کرده و سینه ی او را دریده و با بند کفش به هم دوخته وکلمه ی "مرگ" را به همراه تصویر جمجمه ی مرگ روی آن کشیده اند!.
بله بیادم مانده-خودم گفتم که انگار آقای بهنود- فقط حس باصره شان حساس است- پس حتما باید عکس های این جنایت را روی سایت ها دیده باشند، وقتی آن تصاویر رادیدند چه کردند ؟ کدام واکنش را نسبت به چنین عمل وحشیانه از خود بروز دادند؟ آیا از آقای بهنود مقاله یا مصاحبه ای هست تا مادر یابیم ایشان که از فاجعه تروریستی تاسوکی این چنین ملتهب شده بودید از جنایت رژیم در مهاباد به چه حالی دچار شده اند؟ نکند آقای بهنود فقط وقتی تصویر متحرک باشد حس باصره شان واکنش نشان می دهد؟
بسیار خوب آقای بهنود فیلمی که از زبان بریدن اسانلو به خارج از ایران رسید را دیده اند؟ اگر دیده اند چند ثانیه اش را تحمل کردند؟ ایا منصور اسانلو کسی را گروگان گرفته بود؟ کسی را کشته بود؟ جواب خواست او که دفاع از حق کارگران محروم شرکت واحد بود بریدن زبان است ؟ منتظریم که مقالات کوبنده آقای مسعود بهنود را در تقبیح این اینگونه وحشیگری های ج.ا بخوانیم تا بتوانیم مانند روزی نامه انتخاب ستایشگر وطن دوستی و انصاف این جناب مخمل قلم باشیم.
علاوه براین مورد. بعد از دیدن فیلم هایی که از سنگسار در جمهوری اسلامی مخفیانه تهیه و بسیار وسیع پخش شد، چه حالی به آقای بهنود دست داد ؟ آیا در فیلم سنگسارندیدند که چگونه انسانی نگون بخت را تا نیمه در خاک می کنند وجمعیتی با ولع آنقدر سنگ به پیکر خون آلود فرود می آورند،تا جان اسیر از تنش بدر رود. آن تماشاگران سنگ انداز که این چنین بی رحم شده اند کی هستند ؟ آنها اکثرا جوانانی هستند که در سیستم جمهوری اسلامی بار آمده اند و از روزی که چشم به دنیا گشوده اند آنچه دیده اند و شنیده اند، تحسین جنگ و خشونت و شهادت و عناد و کینه و انتقام بوده است. ریگی جوان 23 ساله بلوچ کی هست جز یکی از جوانانی که در همین حکومت بدنیا آمده است؟ آیا او نمی توانست دانشجوی دانشگاه باشد؟ چرا در کوهها سرگردان است؟ ایا کسی در رژیم اسلامی از طریق دادخواهی به حقش می رسد، تا او نیز از این طریق داد خود را بستاند؟ بله تجربه دوران فریب زیر عنوان اصلاحات به هر کسی که نسبت به این حکومت کوچکترین توهمی داشت نشان داد که ج.ا زبان گفتگو، برخورد انتقاد آمیز و مسالمت را درک نمی کند و هر چه بماند و هر چه بهنودها راه بقایش را هموارتر کنند دايره خشونت محیط گسترش خواهد یافت. هوشیار باشید که روزهایی بسیار وحشتناک تر در پیش داریم . عبدالمالک بلوچ ها که تخم کینه و انتقام در دلشان کاشته شده کم نیستند - رژیم و روشنفکران همراهش خود به آنها آموخته اند که نباید به دشمن رحم کرد . این سروده سیاوش کسرایی شاعر توده ای مشهور را بخوانید:
دارمت پيام/ای امام/که زبان خاکيانم ورسول رنج/آمدی/ خوش آمدی/...حق ما بگير/دادمابرس/تيغ برکشيده رامکن به خيره در نيام/ حاليا که می رود سمند دولتت بران/حاليا که تيغ دشنه تو میبرد/بزن!
وقتی یک شاعر اندیشمند معاصر مبلغ خونریزیی و خشونت و گردن زدن است از یک جوان 23 ساله کم سواد چه توقعی میتوان داشت ؟ جوانی که تحت تعالیم اسلام ناب محمدی رشد کرده در فقر و تحقیر زیسته و از بخت بدترش در خطه محروم تر بلوچستان بدنیا آمده - از کوچکترین امکان بهره نبرده ، کودکی بوده با هزاران آرزوی سرکوب شده دوران شیرین کودکی ، بارها شاهد بوده که مامورین دولتی، به آلونک بلوچ ها حمله کرده اند، آنجا را به آتش کشیده اند ، او که سر پناهش را از دست داده است در آغوش مادری درمانده چه کرده است؟ شاید به غاری پناه برده است که هم اکنون پایگاه اوست. او چه بسا شاهد تجاوز ماموران امنیتی به زنان و دختران بلوچ ، بوده- او دیده است مردان طایفه شان را چطور با بی رحمی به جرمی مرتکب نشده اعدام کرده اند. ایا باید رژیمی را به محاکمه کشید که چنین فضای مسموم و آلوده ای را رشد داده است یا جوانی که خود قربانی این سیستم است؟
آقای بهنود برای خوش آیند رژیم منکر تاثیر محیط بر مردم یک جامعه می شود و می نویسد:
ظلم و بی عدالتی و فشار در هیچ انسان عادی چنین واکنشی نمی آورد- آقای بهنود به ناچار می پذیرد که بلوچ های ایران به مانند دیگر مردم ایران سالها زیر ظلم و بی عدالتی حکومت محبوب آقای بهنود بوده اند. اما برای تکمیل گفته ایشان بگویم که انسانی که از لحظه چشم باز کردن زیر فشارو ظلم و بی عدالتی باشد دیگر یک انسان عادی نیست با اتکا به همان ارقامی که خود رژیم ارایه داده 11ملیون در ایران از ناراحتی های عصبی/ روانی رنج میبرند که این آمار خود نشانگر محیط ی غیرعادی است که حکومت ظالم جمهوری اسلامی زمینه ساز آنست و مسئول مستقیم ایجاد چنین فضایی همان رژیمی است که آقای بهنود همراهی با باندی و مدارا با باندهای دیگر آنرا بعنوان خط مشی سیاسی خود انتخاب کرده اند و برای خوش آیند کلیت رژیم منکر بدیهی ترین واقعیت یعنی تاثیر یک محیط آلوده ،خشن و ظالمانه در پرورش نسل جوان می شوند.
آقای بهنود نمی داند سنگسار در دنیای امروز ننگین ترین رفتار است که جناب مهاجرانی وزیر اندیشمند خاتمی و دوست عزیز بهنود هم اجرای آنرا تائید فرموده اند؟ آیا تحمل تماشای این قانون اسلامی برای بهنود بدون هیچ عارضه ایست؟
در زمان ریاست آقای خاتمی مکار کسی که در بیدادگاه های اسلامی محکوم به در آوردن چشمش از حدقه شده بود ،حکم در باره اش اجرا نمی شد- می دانید چرا ؟ چون پزشگی را پیدا نمی کردندتا حاضر شود چشم محکوم را در آورد. آیا آقای بهنود که این چنین نسبت به رفتار های گروه بلوچی حساس هستند در برابر بریدن دست ویا حد زدن با شمشیر وچشم در آوردن در ج.ا چه واکنشی نشان داده اند ؟
آیا کسی مقاله ای از ایشان خوانده است که این توحش رژیم را ملامت کرده باشند؟ آقای بهنود از ترورهای خارج از کشور ج.ا اطلاع ندارند؟ آیا نمیدانند که رژیمشان شاپور بختیار و فریدون فرخ زاد را به چه شیوه ای کشت ؟ آیا با کارد آشپزخانه بدنشان را قطعه قطعه نکرد؟ آیا باید قاتلین، فیلم این جنایت ها را برای ایشان نمایش دهتد تا قلب مهربانشان آزرده شود؟ آقای بهنود در گفتگو با انتخاب می گوید :چنین وحشی گری درمیان ما ایرانیان نبود!! عجب!! پس این جمهوری اسلامی و دوستان اصلاح طلب نبودند که با چراغ سبز خمینی دهها نفر را در سفارت امریکا به گروگان گرفتند؟ چه کسانی در پشت بام خانه خمینی چوبه های دار برپا کردند و یاهزاران نفر را در سالهای 60 و67 اعدام کردند و آنها را در گور های دسته جمعی قرار دادند ؟ پس این پاسداران نبودند که به صدها زن در زندان ها تجاوز کردند، هزاران زندانی را در زندانهای ج.ا به وحشیانه ترین شکل شکنجه دادند و شکنجه مشهور به تابوت حاج داود هم شایعه ضد انقلاب است؟ به این جنایت ها بیفزائید ، بریدن پستان یک زن تب دار ، دزدیدن و سر به نیست و خفه کردن نویسندگان، کشتن زنان بدبختی که به ناچار به تن فروشی تن می دادند و...، تا قتل فجیع زهرا کاظمی و... واین ها فقط مشتی است نمونه خروار.آقای بهنود در باره ریگی و افرادش می گوید:
...ظلم و بی عدالتی و فشار در هیچ انسان عادی چنین واکنشی نمی آورد - دروغ است -چیزی علاوه بر این می طلبد از جمله خوی نامردمی و آدمخواری (بهنود در گفتکو با انتخاب) . پس رژیمی که آدم می کشد، گردن میزند، چشم در می آورد؛ دست قطع می کند، گروگان می گیرد، ترور می کند ، برجسته ترین حامی تروریست هاست ، در زندان هایش شکنجه و تجاوز به امری عادی بدل شده است نیز به فرموده آقای بهنود نامردمی و آدمخوار است. آقای بهنود از این که با این آدمخواران همراه و همدل بوده اند و هنوز هم غمخوارشان هستند چه احساسی در خود دارند؟
بصیر نصيبی اول یونی2006 زاربروکن/ آلمانوبلوگ www.cinemayeazad.blogspot.com cinema-ye-azad@t-online.de
* در این مطلب با اطلاعات جدیدی که بدست آوردم تغییراتی دادم وشکل نهایی آن را امروز برای سایت ها میفرستم .


چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۸۵
حقوق بشر یا سرسپردگی به روسیه
۱۳۸۵.۰۳.۰۱ كيهان لندن شاهين فاطمي
رابطۀ جمهوری اسلامی و حقوق بشر
همانند رابطۀ جنّ و بسم‌الله است. کلمه حقوق بشر آنچنان مستبدان تهران را نگران و آشفته می‌کند که حتی حاضر به شنیدن آن هم نیستند. از بد حادثه مثل این که چه بخواهند و چه نخواهند رعایت مفاد اعلامیۀ جهانی حقوق بشر یکی از مواردی خواهد بود که اروپائیان در طرح پیشنهادی خود به جمهوری اسلامی، بر روی آن اصرار خواهند ورزید. از هم اکنون بلندگوهای تبلیغاتی نظام فریاد اعتراض خود را بلند کرده‌اند و حتی مذاکره در این مورد را هم خطرناک می‌خوانند. روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود می‌نویسد «این بخشی از طرحی است که دشمنان جمهوری اسلامی برای براندازی این نظام یا تسلیم شدنش تهیه کرده‌اند.» بلندگوهای تبلیغاتی رژیم معتقدند هر نوع تغییری در زمینه‌های حقوق بشری به‌منزله تن دادن به انواع انقلابهای رنگین خواهد بود که در انتهای آن خط گزینشی جز فروپاشی نظام وجود ندارد. تیتر روزنامه جمهوری اسلامی «اتحادیه اروپا، حقوق بشر را چاشنی هسته‌ای کرد» گویای میزان ترس و وحشت گردانندگان نظام از طرح این مسأله است. کیهان تهران در این مورد می‌نویسد: «در این بستۀ به‌ظاهر سخاوتمندانه، زبان زهرآگین‌شان می‌جنبد و از وضعیت حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی می‌کنند و نشان می‌دهند مسأله‌شان به‌مراتب بزرگتر از آن چیزی است که ادعا می‌کنند!» اگر واقعاً و به‌صورت جدّی طرح پیشنهادی اروپائیها حاوی ضرورت رعایت حقوق بشر باشد و نه تنها با الفاظ بلکه در عمل هم موفق به دستیابی به وسائل و امکانات ایجاد ضمانت اجرائی تعهدات ایران در زمینۀ حقوق بشر بشوند این امر را باید یک موفقیت بزرگ برای ملت ایران و به‌ویژه مبارزان برونمرزی که سالهاست خواهان یک «هلسینکی دیگر» برای ایران شده‌اند به‌شمار آورد. از سوی دیگر احتمال تن سپردن به چنین پیشنهادی از سوی ایران بدون کمک آمریکا و ترس از گزینه‌های مشکلتر بعید به نظر می‌رسد. از این رو بعید نیست اگر جمهوری اسلامی در میان آنچه تا کنون عرضه شده است طرح سرسپردگی به روسیه را بپذیرد و خود را از مهلکه برهاند. طرح روسیه بدون شک ایران را به‌ یک کشور تحت‌الحمایه، وابسته و ماهواره‌ای روسیه مبدل خواهد ساخت. اگر جمهوری اسلامی از آن طرح استقبال کند نه تنها روسیه به آرزوی دیرینۀ خود یعنی تسلط بر ایران خواهد رسید بلکه دامنۀ تنش‌های بین‌المللی و احتمال جنگ در منطقه بسیار زیادتر خواهد شد. طرح مسأله حقوق بشر بدون ایجاد ضمانت اجرائی بی‌اثر خواهد بود و از سوی دیگر با رد کردن پیشنهاد اروپا از سوی تهران امکان دارد که چین هم به آمریکا و اروپائیها بپیوندد و روسیه را مجبور کند در مورد تحریمهای هوشمندانۀ شورای امنیت سازمان ملل رأی ممتنع بدهد و از «وتو» استفاده نکند.
link to original article

جرج بوش

مسئله هسته ای ایران حل نمی شود
"کاندولیزا رایس" وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرد که پیشنهاد آمریکا در مورد شرکت در مذاکرات مستقیم "مثلث اروپا" با ایران به این معنا نیست که "جرج بوش" گزینه نظامی حل مسئله هسته ای ایران را بررسی نمی کند. رایس در مصاحبه ای با تلویزیون "سی بی اس" اعلام کرد: "این بدان معنا نیست که رییس جمهور گزینه استفاده از نیروی نظامی را از روی میز حذف می کند". وی تاکید کرد: "ما کاملا واضح توجیه می کنیم که رییس جمهور امکان استفاده از نیروی نظامی را برای خود محفوظ می دارد اما معتقدیم که مانند گذشته دیپلماسی راه زیادی را برای طی کردن در پیش رو دارد".در عین حال وی امکان دادن هر گونه ضمانت امنیتی به تشکیلات اسلامی درایران را تکذیب کرده و اعلام کرد: "تشکیلات اسلامی درایران موقعیتی ندارد که حتی صحبت از ضمانت امنیتی به میان آید".رایس تاکید کرد که به اعتقاد آمریکا مسائل امنیتی را دقیقا موقیعت در منطقه ایجاد می کند و برای همین فقط تغییر این رفتارو موفعیت است که کل منطقه را امن تر و آرامتر می سازد."کاندولیزا رایس" وزیر امور خارجه آمریکا معتقد است که بعد از پیشنهاد مطرح شده از سوی دولت آمریکا در مورد مذاکرات مستقیم با ایران هم اکنون برای این کشور "لحظه حقیقت" فرا رسیده است. وی اعلام کرد: "این به نوعی "لحظه حقیقت" برای تشکیلات اسلامی در ایران است".در عین حال وی خاطر نشان کرد که نمی تواند جواب ایران را پیش گویی کند. رایس تصریح کرد: "من نمی دانم که آنها **تشکیلات اسلامی ** چکار خواهند کرد اما می دانم که آنها در برابر انتخاب مهم و بحرانی قرار گرفته اند".
رایس پیشنهاد دولت آمریکا را "پیشنهادی جدی" نامید و اظهار امیدواری نمود که تشکیلات اسلامی آن را قبول کند، در این صورت آمریکا آماده بررسی اوضاع پیرامون برنامه هسته ای ایران پشت میز مذاکره خواهد بود رایس اعلام کرد: "اگر آنها این کار را نکنند ما مجبوریم که از مسیر ** دیگری** وارد شویم که البته در خود تحریم و مجازات گنجانده است".

پرزیدنت بوش خطاب به رژیم تهران:
اولا شما سلاح اتمی نخواهید داشت، و ثانیا..
پرزیدنت جرج بوش، رئیس جمهور آمریکا روز گذشته پیشنهاد ایالات متحده برای پایان دادن به جاه طلبی های هسته ای رژیم تهران را تشریح کرد و گفت پیام من به رژیم تهران این است که اولا شما سلاح اتمی نخواهید داشت، ثانیا باید برنامه اتمی خود را به نحوی که قابل تائید باشد، متوقف کنید، در این صورت است که واشنگتن در مذاکره شرکت خواهد کرد.
پرزیدنت بوش گفت من با رهبران فرانسه، آلمان، انگستان، ژاپن، روسیه و سران دیگر کشورها صحبت کردم و تاکید دارم که باید یک جبهه متحد بوجود آید و پیام مشترک آن این باشد که باید از دستیابی رژیم تهران به سلاح اتمی جلوگیری شود.
رئیس جمهور آمریکا افزود امیدواریم رژیم تهران به خواستهای جامعه بین المللی گوش فرا دهد و ثروت ایران را برای تولید سلاح اتمی که هزینه هایش باعث تهی شدن سفره مردم این کشور می شود، صرف نکند.
پیش از سخنان رئیس جمهور آمریکا، کوندالیزا رایس، وزیر امور خارجه این کشور نیز در آستانه سفر به وین، همین مواضع را اعلام کرد و گفت رژیم تهران نمی تواند به سلاح هسته ای دست یابد.
خانم رایس گفت اکنون انتخاب با رژیم تهران است، پیشرفت هرگونه مذاکره یا دادن مشوق، توقف فوری غنی سازی اورانیوم و پذیرفتن راه حل جامعه بین المللی است.
وزیر امور خارجه آمریکا در ادامه گفت ولی اگر رژیم تهران نخواهد یک برنامه صلح آمیز هسته ای را طبق نظر جامعه بین المللی بپذیرد و به جاه طلبی های هسته ای خود ادامه دهد، در آن صورت باید آماده پرداخت بهای سنگینی باشد.
امروز قرار است وزرای امور خارجه کشورهای عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل بعلاوه آلمان در وین تشکیل جلسه دهند. پیشنهاد جدید اروپايیان به رژیم تهران در این نشست مورد بحث و تبادل نظر قرار خواهد گرفت.
خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز سه شنبه طی سخنانی در جمع نمایندگان پارلمان اروپا گفت اگر رژیم تهران پیشنهاد جدید ما را نپذیرد، در آن صورت روشن خواهد شد که آنها هدف دیگری به جز استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای را دنبال می کنند.

بحران هسته ای: روسیه و چین به موضع آمریکا و اروپا پیوستند
خانم رایس گفت رژیم تهران ابتدا باید تمام فعالیتهای مربوط به غنی سازی اورانیوم را متوقف کند، بطوریکه بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی بتوانند آن را مورد تائید قرار دهند، تنها در آن صورت آمریکا حاضر خواهد بود برای ادامه مذاکرات هسته ای به سه کشور اروپايی ملحق شود. وزیر امور خارجه آمریکا گفت ما برای نشان دادن پایبندیمان به راه حل دیپلیماتیک حاضریم به این اقدام دست بزنیم. روسیه و چین از پیشنهاد واشنگتن ابراز خرسندی کرده اند. پیش تر نیز دیپلماتهای مستقر در وین گفته بودند آمریکا حاضر است به طرفهای مذاکره کننده در مناقشه هسته ای با رژیم تهران بپیوندد، به این شرط که روسیه و چین نیز با اعمال تحریم علیه تشکیلات اسلامی در صورتیکه از برنامه های هسته ایش عقب نشینی نکرد، موافقت کنند. یک تحلیلکر اظهار دارد که واشنگتن حاضر است در مذاکرات هسته ای که طی آن پیرامون ارایه مشوقهای سه کشور اروپايی به رژیم تهران در ازای توقف برنامه غنی سازی اورانیوم گفتگو می شود، با حضور همه نمایندگان گروه 1 + 5 شرکت کند، به این شرط که اگر رژیم تهران پیشنهاد اروپايیان را نپذیرفت، چین و روسیه نیز با اعلام تحریم علیه رژیم تهران موافقت کنند، و این موردیست که تا کنون تشکیلات اسلامی با آن مخالفت کرده است. قرار است فردا در وین پایتخت اتریش، وزاری امور خارجه کشورهای عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل (آمریکا، روسیه، چین، فرانسه و انگلستان) بعلاوه آلمان در باره پیشنهاد جدید اروپايیان به رژیم اسلامی که شامل دو بخش تشویقی و تنبیهی است، گفتگو کنند. خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز گذشته در جلسه کمیته سیاست دفاعی و خارجی پارلمان اروپا در باره نشست فردا در وین گفت در این جلسه هم متن قطعنامه شورای امنیت را نهايی خواهیم کرد و هم در باره مشوقهايی که قرار است به رژیم اسلامی ارایه شود، بحث و تبادل نظر خواهد شد. وی گفت پیشنهاد جدید ما، اهداف واقعی رژیم تهران را در زمینه غنی سازی اورانیوم معلوم خواهد کرد؟؟؟. اگر رژیم اسلامی این پیشنهاد را رد کند، در این صورت روشن خواهد شد که اهداف آنها فراتر از استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای است. دولت چین روز گذشته از رژیم اسلامی خواست طرح پیشنهادی اروپايیان را در ازای توقف برنامه غنی سازی اورانیوم بپذیرد. روسیه و چین در مناقشه هسته ای با رژیم اسلامی به موضع آمریکا و اروپا پیوستند. تحلیلگران اظهار میدارند عدم پذیرش پیشنهاد جدید از طرف رژیم اسلامی ، مسکو و پکن را حاضر به قبول اعمال تحریم علیه جمهوری اسلامی در شورای امنیت سازمان ملل متحد خواهند کرد و اظهار میکنند دلیل اینکه ایالات متحده پیشنهاد مشروط شرکت در مذاکرات هسته ای را مطرح کرد، این بود که روسیه و چین موافقت کرده اند که اگر رژیم تهران پیشنهاد توقف برنامه غنی سازی اورانیوم و بازگشت به میز مذاکره را نپذیرفت، این دو کشور با صدور قطعنامه در شورای امنیت علیه رژیم تهران مخالفت نخواهند کرد. به نظر میرسد کشورهای عضو گروه 1 + 5 (آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلستان و آلمان) در باره این موضوع به اجماع رسیده اند و فردا در نشست وزرای امور خارجه که در وین تشکیل می شود، توافق نهايی در مورد فهرستی از تحریمها انجام خواهد شد. پیش تر کوندالیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرده بود اگر رژیم تهران برنامه های اتمی خود را متوقف سازد، ایالات متحده حاضر است برای ادامه مذاکرات هسته ای به سه کشور بزرگ اروپايی بپیوندد.خانم رایس گفت رژیم تهران ابتدا باید تمام فعالیتهای مربوط به غنی سازی اورانیوم را متوقف کند، بطوریکه بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی بتوانند آن را مورد تائید قرار دهند، تنها در آن صورت آمریکا حاضر خواهد بود برای ادامه مذاکرات هسته ای به سه کشور اروپايی ملحق شود. اما گرارشهای رسیده از تهران حاکیست که جمهوری اسلامی در نخستین واکنش ها نسبت به پیشنهاد آمریکا، از آن استقبال نکرده است.به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، کاظم جلالی، مخبر کمیسیون سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، پیشنهاد مشروط آمریکا را مورد قبول رژیم تهران ندانسته و خبرگزاری رسمی اسلامی نیز آن را "تبلیغات" نامیده است.

Monday, May 29, 2006

واشنگتن پست طرح مذاكره با آمریكا را دام پهن شده‌ از سوی ملاها دانست
بازتاب وقایع ایران در مطبوعات بین المللی
روزنامه واشنگتن پست طی مقاله ای، پیشنهاد انجام مذاكره مستقیم میان آمریكا و جمهوری اسلامی را یک دام پهن شده‌ از سوی رژیم تهران دانست و نوشت امری غیرعادی نیست كه رژیمی مستبد، ضعیف و منزوی مانند رژیم تهران تلاش دارد با هر ترفندی فشار را از روی خود کاهش دهد، اما آنچه غیرعادی است، اشتیاق بزدلانه طرفهایی است كه چنین ترفندی را می پذیرند.
واشنگتن پست نوشت پس از دو سال و نیم تلاشهای مطلقا بیهوده سه كشور بزرگ اروپایی برای ادامه مذاکرات با رژیم تهران، آنها بالاخره مجبور شدند به ‌شكست خود اعتراف كنند و این مسئله بدیهی را بپذیرند كه رژیم تهران قصد ندارد جاه طلبی های هسته ای خود را کنار بگذارد.
این روزنامه نوشت رژیم ملاها این واقعیت مسلم را زمانی بروز داد كه مهر و موم بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی روی مراکز هسته ای خود را شكست و بی شرمانه غنی سازی اورانیوم را از سر گرفت.
واشنگتن پست در ادامه نوشت دلیل اینکه ملاها خواستار مذاكره مستقیم با آمریكا شدند این است كه آنها می ترسند اگر غرب بر سیاست فعلی خود اصرار ورزد، با چنان تحریمی روبرو شوند که حكومت آنها را در معرض خطر قرار دهد.
واشنگتن پست در پایان نوشت پیشنهاد مذاکره مستقیم میان آمریکا و رژیم تهران به ‌وضوح یک دام است و ما باید به ‌آن قاطعانه پاسخ رد بدهیم.
پیشنهاد دولت آمریكا به ‌روسیه برای جدا كردن مسکو از رژیم تهران
روزنامه‌ دیلی تلگراف چاپ انگلستان طی گزارشی نوشت دولت آمریكا به ‌منظور جلب نظر روسیه برای لغو قراردهای فروش سلاح و انتقال تكنولوژی هسته ای به رژیم تهران، پیشنهادهای قابل ملاحظه ای به‌ این كشور ارائه داده ‌است. براساس پیشنهاد آمریکا، روسیه می تواند میزان قابل توجه ای سلاح به ارتش جدیدالتاسیس افغانستان بفروشد.
دیلی تلگراف نوشت مقامات پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) از شرکتهای تسلیحاتی روسیه خواستند مقادیر زیادی سلاح و مهمات از ‌جمله 78 میلیون قبضه سلاح، یکصدهزار قبضه موشک انداز آر پی جی و دوازده هزار گلوله تانک به ‌افغانستان بفروشند. آمریكا در سفارش خرید سلاح برای افغانستان در نظر دارد ارتش این كشور را به تانكهای 62R، هلیكوپترهای تهاجمی و موشكهای ضد تانک نیز مجهز سازد.
لازم به ‌ذكر است كه ‌ارتش جدیدالتاسیس افغانستان دارای 35 هزار نیرو است كه پیش ‌بینی می ‌شود این تعداد تا سه سال آینده به 70 هزار نفر برسد.
چین حاضر نیست روابطش را با آمریکا به مخاطره بیندازد
روزنامه فایننشال تایمز (تایمز مالی)، یک روزنامه دیگر چاپ انگلستان طی گزارشی به نقل از روپرشت پولنس، رئیس كمیسیون سیاست خارجی پارلمان آلمان در باره موضع نهایی چین در قبال پرونده هسته ای رژیم تهران نوشت دولت پکن به ‌مناسبات خود با واشنگتن علاقمند است و سیاست خارجی خود را بر این اساس تنظیم می‌ كند و از این رو حاضر نیست به‌ خاطر رژیم تهران وارد تنشهای جدید با ایالات متحده شود.
رئیس کمیسیون سیاست خارجی پارلمان آلمان که اخیرا به ایران سفر کرده در ادامه گفت چین در باره بحران هسته ای رژیم تهران به‌ دیدگاه و نقطه نظرات غرب تمایل دارد.

هشدار دولت عليه نا آرامی در مناطق ترک نشين



انتشار کاريکاتور روزنامه ايران به تظاهرات اعتراضی گسترده منجر شده است
در پی نا آرامی در مناطق آذری نشين ايران سخنگوی تشکیلات اسلامی خارجيان ؟؟؟ را محرک اين نا آرامی ها خواند و عليه تخريب اموال هشدار داده است.
امروز دوشنبه، 29 مه، غلامحسين الهام عرب زاده، سخنگوی تشکیلات مستهجن اسلامی، با اشاره به نا آرامی های روزهای اخير به خصوص در مناطق آذری نشين ايران در اعتراض به چاپ کاريکاتوری در ويژه نامه روزنامه ايران، گفت که تشکیلات ما جلو هرگونه بی نظمی و تخريب اموال عمومی را خواهد گرفت.
به گزارش خبرگزاری دولتی تشکیلات مستهجن اسلامی - ايرنا - سید الهام عربزاده که در نشست هفتگی خود با خبرنگاران سخن می گفت خارجيان را محرک اين نا آرامی ها معرفی کرد و گفت: "خارجيان اعتبارات خاصی را برای اين کار اختصاص داده اند و تحريک برخی از افراد و گروه ها توسط کانال های ماهواره ای مصداق آن است."
وی هدف اين خارجيان را "دامن زدن به اختلافات بی اساس و تفرق هويتی در ايران" برای آزادی از بندها ی تشکیلات اسلامی عنوان کرد.
در حاليکه در روزهای اخير، تظاهرکنندگان ترک زبان انتشار کاريکاتوری در ضميمه روزنامه وابسته به تشکیلات اسلامی را توهين آميز دانسته و عليه آنچه که بی تفاوتی مقامات نسبت به آن خوانده اند دست به اعتراض زده اند، الهام عربزاده بر نقش آذربايجان در حفظ وحدت ملی و در جريان انقلاب اسلامی سال 1979 تاکيد نهاد.
وی گفت که "مردم آذربايجان غيور، رشيد و با ايمان هستند و پاسخ اندک ياوه گويان را میدهند و دشمنان نيز بيهوده مشت بر سندان می کوبند."؟؟ ولی عنوان نکرد که چرا آذری ها میبایست بر علیه ملت خود از تشکیلات ضد ملی عربی دفاع کنند؟؟ مگر آدریها مغز خر خورده اند که بیهوده از تشکیلات مستهجن اسلامی دفاع کنند؟؟؟
مصطفی پورمحمدی عرب ، وزير کشور تشکیلات مستهجن عربی نيز روز دوشنبه مشخصا آمريکاييان را به برانگيختن نا آرامی ها متهم کرد.

به گزارش ايرنا، پورمحمدی عرب گفت: "اين رسوايی ؟؟ برای دولتمردان آمريکايی است که خود را سردمدار دموکراسی می دانند، در حاليکه آنها عمليات هايی را در ايران هدايت می کنند و از طريق امواج راديويی می گويندکه در فلان خيابان حضور يابيد، در فلان شهر شيشه هايی را بشکنيد و سنگ بياندازيد."؟؟ ولی عنوان نکرد که عوامل خشونت همان سربازان گمنام امام زمان تشریف دارند.
روز يکشنبه نيز آيت الله خامنه ای، رهبر باند تشکیلات مستهجن اسلامی، در سخنانی در جمع نمايندگان مجلس، کسانی را که "دشمنان" می خواند مسبب نا آرامی های اخير در تبريز معرفی کرد.
وی گفت "مردم آذربايجان و عناصر بيدار و انقلابی اين خطه پاسخ دشمن را به بهترين وجه خواهند داد." و این اولین حرف راستیست که ایشان تا به حال به زبان جاری کرده اند
تاکيد بر نقش مردم در مقابله با نا آرامی ها و اعتراضات داخلی معمولا به معنی برگزاری تظاهراتی است که به منظور محکوميت اين نوع اقدامات با شرکت طرفداران دولت سازمان داده می شود.
نا آرامی های اخير در اعتراض به چاپ کاريکاتوری در ضميمه کودک و نوجوان روزنامخه ايران در روز 22 ارديبهشت - 13 مه - آغاز شد که معترضان آن را نسبت به ترک زبانان توهين آميز تلقی کرده اند.
در تازه ترين دور از اين خشونتها روز يکشنبه (28 مه) در تبريز تظاهراتی صورت گرفت که بر اساس گزارشهای رسيده از منطقه با دخالت مامورين و استفاده از گاز اشک آور کنترل شد.
در جريان نا آرامی ها، تعدادی ساختمان تشکیلات مستهجن اسلامی هدف حمله قرار گرفته و تعدادی کشته و زخمی نيز برجای مانده است. تا کنون هيچ گزارش رسمی از طرف تشکیلات غاصب و مستهجن اسلامی در مورد کشته شدگان و مجروحان اين حوادث داده نشده است.


هشداری پیرامون وقایع اخیر دانشگاهها...
کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشرStudent committee ofhuman right reporters
شاید اکنون به صراحت به این نتیجه رسیده باشیم که همه ی رویدادهای تاریخ به اصطلاح دو بار به صحنه می آیند که بار اول آن به صورت تراژدی و بار دوم آن به صورت نمایش خنده دار است. وقتی نزدیک به سه دهه پیش، با اعلام انقلاب فرهنگی، تصفیه ی خونین دانشگاهها و مراکزعلمی آغاز و انجام شد، باید انتظار امروز را هم می کشیدیم تا پس از ربع قرن، شیفتگان ماکیاولیست قدرت بخواهند مضحکانه تاریخ را تکرار کنند و شبح نظامی گری را بر جامعه مستولی نمایند.
تجربه ی تلخ انقلاب فرهنگی، گزینشها، اخراجها، تهدیدات، بازداشتها که اهرمهای کنترل و فشار بردانشگاه بود، اکنون نیز با حضور چکمه پوشان و شبه نظامیان در دانشگاه دوباره به صحنه آمده است و فالانژهای آلت دست، سعی در مرعوب کردن دانشگاه دارند.
پادگانیزه کردن واخراج دانشجویان و اساتید وانتصاب سطحی ترین و بی کفایت ترین و فاقد مشروعیت ترین افراد به عنوان روسای دانشگاه، فشار بر فعالان دانشجویی، یورش دوباره به خوابگاههای دانشجویی و ایجاد ارعاب توسط حراست و گروههای شبه نظامی طفیلی و سانسور شدید خبری و سرکوب هر نوع صدایی در سینه، تنها نشان ازیک چیزدارد و آن ترس و وحشت مسند نشینانی است که مشروعیت خود را فقط ازبرق سرنیزه هایشان می گیرند.
جای سوال از این مستان قدرت است که آیا پینوشه و حکومت نظامیان در یونان و میلوسوویچ و دیکتاتورهایی که الگوی عملی شما در برخورد با جامعه و دانشگاه بودند، توفیق یافتند یا محکوم به شکست بودند؟
آیا فکر می کنید با عوام فریبی و فراررو به جلو و ایجاد جو امنیتی و سرکوب و پاکسازی دانشگاه به تثبیت و دوام خود کمکی خواهید کرد؟
بدیهی است و خود نیز می دانید که همه ی این پروژه ها و آمرین وعاملین آن، محکوم به شکستند و ما قاطعانه اعلام میداریم که از آخرین گروههای دانشجویی هستیم که درغالب بیانیه هشدارمی دهیم و این نکته را گوشزد می کنیم که دیگرنه توان تکیه بر سرنیزه را دارید و نه توان نشستن برآن؛ زیرا که امروزپایان عصر دیکتاتورها فرا رسیده و تاریخ نشان داده است، کسانی که مانند روباه می آیند و مانند ببر می درند؛ مانند موش می روند .
کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر،ضمن محکومیت شدید اقدامات و سرکوبهای اخیر،همبستگی دانشگاه و مردم را عامل شکست استبداد می داند و اعلام می کند که: دانشگاه همواره سنگر آزادی بوده و خواهد ماند.
تاریخ 8/3/1385کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشرkomite_gozareshgar@yahoo.comwww.komitegozareshgar.blogfa.com

Sunday, May 28, 2006


جبهه ملي ايران : آذربايجان ، پاسدار يكپارچگي ملي ايران است

تبريز نيوز:سرويس سياسي:"جبهه ملي ايران"، در خصوص كاريكاتور جنجال برانگيز روزنامه ايران و رخ دادهاي پس از آن اطلاعيه اي صادر كرده است.

متن كامل اين اطلاعيه كه با عنوان " آذربايجان بيدار است و از يگانگي و يكپارچگي ملي ايران پاسداري خواهد كرد"، صادر شده در زير آمده است:
هم ميهنان عزيز، در پي انتشار يك مطلب توهين آميز در روزنامه دولتي ايران كه، با توجه به روش و محتوا، گونه اي برنامه ريزي درآن متصوراست، در تبريز، مهد آزادگان، و دربرخي شهرهاي ديگر استانهاي شمال باختري كشور راهپيمايي هايي در اعتراض صورت گرفت كه جبهه ملي ايران با پيوستن به اعتراض برحق هم ميهنان آذربايجاني، پشتيباني خود را از اين مردم غيور و ستون استوار استقلال و يكپارچگي ايران اعلام مي دارد.
جبهه ملي ايران با توجه به اين اصل بنيادين كه همه باشندگان سرزمين ايران كه به زبانها و گويشهاي مختلف سخن ميگويند و به آيين هاي رسمي رايج چون اسلام شيعه و سني، زرتشتي، مسيحيت يا يهوديت معتقدند، همه را شهرونداني داراي حقوق برابر مي شناسد و براي همه ايرانيان كه درشكل گيري و تكامل و پردازش فرهنگ پربار ايراني نقش آفرين بوده و هر يك با ويژگيهاي جغرافيايي خود، در سامان بخشيدن به تاريخ و ميراث رنگارنگ و غرورآفرين اين سرزمين كهنسال نقش به سزا داشته اند، ارزش و احترامي يكسان قائل مي باشد، اين اقدام شيطنت آميز و لطمه زننده به يگانگي ملي را بشدت محكوم ساخته و از هم ميهنان آذربايجاني پوزشخواهي ميكند. ازآنجا كه چاپ چنين مطلب تحريك آميزي درچنين برهه حساس و بحراني تاريخ معاصر ايران بي برنامه نمي توانسته باشد، جبهه ملي ايران بر آنست تا واقعيت و توطئه پشت پرده مربوط به اين رويداد زشت را در زمان مناسب آشكار سازد.
جبهه ملي ايران، شكوه نقش آفريني خطه آذرآبادگان را از كهن روزهاي تاريخ اين سرزمين اهورايي تا به امروز، در دورانها و بحرانهاي گوناگوني كه اين كشور به آنها دچار آمده بوده، بويژه قهرمانيها و مقاومتهاي بي بديل باشندگان آن در برهه هاي حساس كه ايران مورد تجاوز بيگانگان قرار گرفته بوده سپاس مي دارد. تاريخ ايران هيچگاه پايمردي مردم آذربايجان را در برابر تجاوزهاي ويرانگر و قتل عام هاي تركان عثماني، و در حفظ استقلال اين سرزمين در يورشهاي پي در پي آنان از ياد نخواهد برد. چهره هاي بلند آوازه اي چون ستارخان و باقرخان را دركنار كوشندگان بختياري، تبرستاني، گيلاني، اسپهاني و ديگر آزاديخواهان ايران، در نجات مشروطيت ايران و نقش بنيادين فرزندان آذربايجان در پشتيباني از نهضت ملي ايران هيچگاه از حافظه تاريخ ايران فراموش نخواهد شد.
با توجه به حساسيت اوضاع ايران، چه از لحاظ سياست بين المللي و چه از نظر سياستهاي نابخردانه داخلي، ايجاب مي كند كه هم ميهنان آذربايجاني، همچون گذشته، هوشيارانه سكان را دردست داشته باشند و اجازه ندهند تا گروهكهاي سازمان يافته خاص ازحساسيت هاي صادقانه و گردهمايي هاي اعتراض آميز برحق توده مردم، بسود هدفهاي ضد ملي كه بر يگانگي ملت ايران و يكپارچگي كشور مي تواند آسيب برساند بهره برند. گردهمايي شكوهمند چند ده هزار نفري روز چهارشنبه در تبريز و شعار محوري آن: "آذربايجان بيدار است، پشتيبان ايران است"، روشنگر آن بود كه مردم آگاه تبريز، ضمن نشان دادن ناخشنودي شديد خود، نسبت به موارد انحرافي در تظاهرات روز دوشنبه نيز واكنش ميهن پرستانه نشان دادند. آنها اقدامات خشونتبار و شعارهاي تفرقه افكن معدودي بيگانه پرستان سازمان يافته را كه براي تحريك تظاهركنندگان حق طلب و آزمايش تحريك پذيري عامه مردم، به اجرا درآمد، بشدت نفي كردند و بر لزوم تلاش براي حفظ يگانگي ملي و استقلال و يكپارچگي كامل ايران پافشردند.
در واقع، اعتراض گسترده مردم نه فقط به يك توهين ناشي از بي لياقتي مسئولان جمهوري اسلامي، بلكه به حاكميتي بود كه با انحصارگري، حكومت خشونت آميز، تحميل خفقاق، رواج فساد و ايجاد فقر گسترده و عقب افتادگي ملي، و تبعيض هاي مذهبي و جغرافيايي جان آنها را به لب آورده است. هنگاميكه گروههاي مختلف جامعه به دلايل بسيار دچار دلمردگي، استيصال و عصيان زدگي سياسي و اجتماعي شده اند، در برابر هرگونه برخورد غيرمسئولانه و گفتار و رفتار تحقيرآميز از سوي وابستگان به حكومت، از خود حساسيت و واكنش هاي خشم آگين نشان مي دهند، و چه بسا كه ممكن است در مظان بهره برداري قدرتهاي مترصد بيگانه هم قرار گيرند. چنانكه رويدادهاي كردستان و خوزستان و بلوچستان در طي سال گذشته، گواه اين ناهنجاري است.
جبهه ملي ايران، در حاليكه وزارت ارشاد را براي عدم انجام مسئوليت خود در قبال كنترل منطقي، نه اعمال سانسور، مطبوعات دولتي محكوم مي كند، و همه نهادهاي مسئول، از جمله وزارت اطلاعات و وزارت كشور را مورد خطاب قرار مي دهد، از وزير ارشاد مي خواهد دربرابر اين ناتواني بحران ساز ازملت ايران رسماً پوزش بخواهد و ازسمت خود استعفاء كند.
حاكميت جمهوري اسلامي نشان داده كه نه تنها در عرصه بين المللي كشور را دچار فرصت سوختگي، انزوا و بي اعتمادي جهاني و خطرات جبران ناپذير كرده، بلكه در عرصه سياست داخلي هم بجزعقب افتادگي اقتصادي واجتماعي، فقر، فساد و نااميدي چيزي براي مردم به ارمغان نياورده است. تا كي مردم ستمديده ايران بايد تاوان خودكامگي، قدرت طلبي، آزمندي و خشونت ساختاري اين حاكميت را بدهد؟ تا كي بايد ملت ايران بعلت خودبزرگ بيني مذهبي گروهي واپس گرا، گرفتار رفتار تفرقه افكن و تبعيض گرا و حاكميت خفقان و خشونت باشد؟
ما بار ديگر و با صراحت تمام، ساختار حاكميت را خطاب و اتمام حجت مي كنيم كه تداوم راهي كه برگزيده اند و بستن همه راههاي مسالمت آميز بر روي ملت و بي اعتنايي به خواست ملت براي استقرار دموكراسي و حاكميت ملي، روزبروز كشور را بورطه سقوط در بحراني ويرانگر نزديكتر مي سازد.
در پايان، جبهه ملي ايران نگراني شديد خود را از ادامه روند موجود اعلام داشته از همه سازمانهاي ملي، جنبش دانشجويي، فعالان سياسي ملي، نيروهاي كارگري، كارآفرينان، انديشمندان و آزاديخواهان سراسر كشور دعوت مي كند تا در يك جريان فراگير ملي براي نجات كشور از بحران، حضور يافته و ما را در دفاع از منافع ملي ايران ياري دهند.
جبهه ملي ايران - پنجم خرداد 1385


يانيه انجمن اسلامي دانشجويان دانشكده فني تبريز
ادوار نيوز : انجمن اسلامي دانشجويان دانشكده فني تبريز بيانيه اي پيرامون حوادث اخير در آذربايجان منتشر كرد ، متن كامل اين بيانيه به شرح زير است :
"انما جعلناكم شعوبا و قبائلا لتعارفوا"
" همانا قرار داديم شما را گروه ها و قبايل متفاوت تا همديگر را بشناسيد"
براي گوش هايي كه نشنيدند و چشماني كه نديدند.
اين بار نيز دانشجويان دانشگاه تبريز بودند كه گوشه اي از واقعيات تلخ جامعه را عريان كردند.در آستانه ي صدمين سالگرد مشروطيت جامعه ي دانشگاهي رسالتش را سربلندانه ادا كرد.كاريكاتور تنها بهانه اي بود براي باز شدن زخم چركيني كه عمق صد ساله اي داشت. اعتراضات مردم آذربايجان هم نشان داد كه حركت مردم همصدا با فرياد دانشجويان شده است و مطالبات اين ملت فراتر از عذر خواهي براي يك توهين مي باشد.
جامعه ي دانشگاهي و انجمن اسلامي دانشجويان كه داعيه دار حركت هاي روشنفكري و هويت طلبانه مي باشد ضمن احساس نگراني از ادامه وضع موجود ،پاره اي از توضيحات را در مورد وقايع اتفاق افتاده در جهت تبيين صورت اصلي مسئله لازم مي داند:
1- نظر به اينكه روزنامه ي ايران ارگان رسمي دولت جمهوري اسلامي ايران است ، حتي طرح ادعاهاي واهي نفوذ عوامل استكبار و بيگانه گرا در اين روزنامه نمي تواند دولت و رئيس دولت را از پاسخگويي نسبت به سهل انگاري مسئوليتي مبري سازد.گذر زمان نشان خواهد داد كه آيا رئيس جمهور از ملت ترك زبان( و نه آذري زبان ! )آذربايجان عذر خواهد خواست يا نه؟
2- با توجه به عملكرد ضعيف وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در برخورد با مسئله ي روزنامه ي ايران و بي درايتي ايشان در ساماندهي وضعيت فرهنگي كشور،سنگين تر اينگونه مي نمايد كه قبل از استيضاح وي از سوي نمايندگان مجلس، استعفاي خود را تقديم مردم آذربايجان نمايد.
3- ظلم، فقر و بيكاري در ثروتمند ترين منطقه ي ايران، خوزستان چاره اي جز اعتراضات شدید براي رساندن فرياد هاي فروخفته يشان نمي گذارد، اما آيا چوبه ي دار ، پاك كردن صورت مسئله نبود؟گروگان گيري هاي سيستان و بلوچستان چگونه؟تا كي بازي با الفاظ اوباش و اشرار و اراذل؟ تا كي غيور و مرزدار خطاب كردن مردم كردستان و محروم ماندن آن منطقه از صنايع مادر؟شليك مستقيم گلوله هاي جنگي از سوي شبه نظاميان لباس شخصي و ماموران امنيتي به سمت مردم بي دفاع كه باعث به خون غلتيدن مردم آذربايجان شد، چه توجيهي مي تواند داشته باشد؟
وزير امنيتي و اطلاعاتي كشور! ، نظر به عدم كفايت در برقراري امنيت در راه ها و سطح شهر هاي كشور و برخورد نظامي با مشكلات صنفي و حقوق طبيعي و اوليه مردم چاره اي جز از درخواست استعفايتان برايمان نمانده است.
4- آقاي لاريجاني آيا شما مايليد با يك ترك همسايه شويد؟ آقاي لاريجاني آيا دخترتان را به يك ترك مي دهيد؟ آقاي لاريجاني آيا حاضريد پسرتان با يك ترك ازدواج كند؟ آقاي لاريجاني آيا اين سئوالات، پرسشنامه اي را برايتان تداعي نمي كند؟بگذاريد كمي كمكتان كنيم:19 ارديبهشت 74. آقاي لاريجاني، رياست سابق صدا و سيما ،مطمئنا برنامه و سريال هاي تلويزيوني را يا تماشا و يا براي پخش مجوز صادر كرده ايد.نقش سپور، سرايدار، دزد، نمكي، دلقك، بدلكار،...آيا يادتان هست؟لباس اين نقش ها بر قامت مردان اين سرزمين تنگ نمي نمايد؟ قضاوت در مورد كارنامه ي فعاليتي شما را هم به مردم غيور آذربايجان وا مي گذارم.
6- اگر چه توقيف با تاخير روزنامه ي ايران و دستگيري كاريكاتوريست اين نشريه صرفا در جهت خاموش كردن صداي اعتراضات مردم صورت گرفت ولي با توجه به اصل انكارنا پذير آزادي مطبوعات، اين عمل مذموم را محكوم نموده و خواهان آزادي تمامي اصحاب مطبوعات از زندان ها و رفع توقيف از تمامي نشريات توقيف شده ي آذربايجان هستيم.اعتراضات مدني مردم آذربايجان نيز نشان داد كه گويا مسائل فراتر از يك كاريكاتور ساده است.
7- همزمان با بسط، گسترش و سرايت دموكراسي در جهان، بقاي جامعه ي ايران نيز جز در گرو ايجاد دموكراسي نيست، بحث حق تعيين سرنوشت هم به هيچ وجه توطئه نمي باشد، افكاري كه از تجزيه ي ايران واهمه دارند هوشيار باشند كه تفكر و فرهنگ استبدادي است كه با انكار مفاهيم و تعاريف مدرن سعي در يكسان سازي و همرنگ كردن فرهنگي مردم دارند.بزرگترين دشمنان ايران كساني هستند كه مي خواهند در ايران يك ساختار استبدادي پياده كنند.
8- سكوت مفتضحانه ي پايتخت نشينان در برخورد با حوادث اخير بيانگر عدم درك حقيقت موضوع تبعيضات قومي از سوي آنان مي باشد .انعكاس نادرست ابعاد مسئله و موضع گيري ناشيانه ي مركز نشينان خود گواه اين مدعاست كه" تا خرمنت نسوزد احوال ما نداني" همه ي اين دوستان را به مطالعه ي تاريخ و فرهنگ مردم آذربايجان دعوت مي نماييم.
9- در پايان اعلام مي كنيم شايد تحقق بند بند اين بيانيه بتواند امنيت آذربايجان را در روزهاي آتي تضمين كند اما انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده ی فنی حق اعتراضات مدني، منطقي، آرام و بدور از هرگونه خشونت را طبق اصل 27 قانون اساسي پيگيري خواهدكرد.در بیانیه های بعدی سایر مواضع انجمن به صورت صریح و شفاف مطرح خواهد شد.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده ی فنی دانشگاه تبریز

تجمع اعتراضی هوطنان آذری در اطراف میدان بهارستان


از صبح امروز شماری از هموطنان آذری در اعتراض به درج کاریکاتور مستهجن اسلامی و توهین آمیز در روزنامه حکومتی تشکیلات اسلامی، در كنار ايستگاه متروى بهارستان تهران تجمع كرده اند.
تجمع كنندگان قصد داشتند نخست در مقابل ساختمان مجلس شورای اسلامی تجمع كنند که با مخالفت نيروى انتظامى روبرو شدند. آنها سپس در كنار ايستگاه متروى بهارستان و مجاور ساختمان سازمان مديريت و برنامه‌ريزی تجمع کردند.
تجمع کنندگان در حال سردادن شعارهايى به زبان آذرى هستند.
نيروى انتظامى در محل حضور دارد و تجمع کنندگان را محاصره کرده و از پیوستن مردم به آنها جلوگيرى مي‌كند.

This page is powered by Blogger. Isn't yours?