ایرانیان نیازی به قیمیت ملایان تازی ندارند
با قیام ملی خود برای آزادی ایران کوشا باشیم

Saturday, September 30, 2006

نامه محرمانه آيت الله خمينی،

بی بی سی :
رهبر پيشين ايران در مورد پايان جنگ با عراق که برای نخستين بار علنی شده حاوی عبارتی است که نشان می دهد فرمانده وقت سپاه پاسداران، دستيابی به تجهيزات نظامی پيشرفته، از جمله سلاحهای اتمی را برای پايان موفقيت آميز جنگ ضروری می دانسته است.
آيت الله خمينی در بخشی از نامه خود از قول محسن رضائی نوشته است: "تا پنج سال ديگر ما هيچ پيروزی نداريم، ممکن است در صورت داشتن وسائلی که در طول پنج سال به دست می ‌آوريم قدرت عمليات انهدامی يا مقابله به مثل را داشته‌ باشيم و بعد از پايان سال ۷۱ اگر ما دارای ۳۵۰ تيپ پياده و ۲۵۰۰ تانک و سه هزار توپ و سيصد هواپيمای جنگی و سيصد هليکوپتر و قدرت ساخت مقدار قابل توجهی از سلاحهای ليزر و اتم که از ضرورتهای جنگ در آن موقع است باشيم می ‌توان گفت به اميد خدا بتوانيم عمليات آفندی [تهاجمی] داشته باشيم".
اين نخستين بار است که از قول يکی از مقامهای عاليرتبه نظامی ايران، پيشنهاد ساخت جنگ افزار اتمی مطرح می شود.
نامه محرمانه آيت الله خمينی را دفتر اکبر هاشمی رفسنجانی، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام ايران منتشر کرده که در روزهای پايانی جنگ ايران و عراق فرماندهی جنگ را در دست گرفته بود.
خبرگزاری کار ايران تنها خبرگزاری ايرانی بود که برای ساعاتی در سايت خود متن کامل نامه را که در آن عبارت "مقدار قابل توجهی سلاح های ليزر و اتم" آمده بود منتشر کرد اما سپس اين عبارت را حذف کرد و همچون ساير خبرگزاری ها از "..." استفاده کرد.
دفتر آقای هاشمی رفسنجانی در شرايطی نامه آيت الله خمينی را علنی کرده که مذاکرات ايران با دولتهای اروپايی برای قانع ساختن آنان نسبت به صلح آميز بودن برنامه اتمی خود هنوز به نتيجه ای نرسيده و اين احتمال مطرح است که شورای امنيت سازمان ملل متحد جهت محدود ساختن فعاليت اتمی ايران دست به تحريم اين کشور بزند.
مقامهای ايرانی، از جمله محسن رضائی که اکنون دبير مجمع تشخيص مصلحت ايران است همواره تأکيد کرده اند که ايران به دنبال دست يافتن به سلاح اتمی نيست و آيت الله خامنه ای، رهبر ايران، سلاح اتمی را خلاف شرع اعلام کرده است.
آقای رضائی در مصاحبه ای با سايت بازتاب به دفاع از برنامه خود برای موفقيت در جنگ با عراق پرداخته و گفته که در آن زمان طی نامه ای به آقای هاشمی رفسنجانی خواهان چهارونيم ميليارد دلار بودجه ارزی برای هزينه های برنامه خود شده بوده که به عقيده وی، اين مبلغ کمتر از بيست درصد درآمد کشور طی پنج سال بوده و دولت امکان تأمين آن را داشته است.
دفتر آقای هاشمی رفسنجانی پس از انتشار اين مصاحبه در سايت بازتاب اقدام به انتشار نامه آيت الله خمينی کرده است.
آن گونه که آيت الله خمينی در نامه اش آورده، محسن رضائی تأکيد داشته است که "باز هم بايد جنگيد" اما آيت الله خمينی نوشته که اين موضع محسن رضائی، "شعاری بيش نيست".
جنگ ايران و عراق از موضوعاتی است که مقامها و محافل سياسی ايران بر سر آن اختلاف نظرهای زيادی دارند.
پاره ای بر اين باورند که جنگ بايد پس از پيروزيهايی که ايران در سال دوم جنگ کسب کرد پايان می يافت و فرماندهان وقت سپاه و برخی مقامات را متهم می کنند که با اصرار بر ادامه جنگ خسارات جبران ناپذيری بر کشور تحميل کردند.
در مقابل، برخی فرماندهان وقت سپاه، همچون محسن رضائی از برخی مقامهای سياسی انتقاد می کنند که اجازه ندادند استراتژی مشخصی برای جنگ تدوين شود تا فرماندهان نظامی بتوانند جنگ را به شيوه ای موفقيت آميز به پايان برسانند. ولی در عین این حال محسن سازگارا کارشناس مسائل ایران در مصاحبه با رادیو فردا می گوید: انتشار این نامه کاملا نشان می دهد گناه ادامه پس از فتح خرمشهر بیش از همه برعهده فرماندهان نظامی بوده من جمله خود محسن رضایی که بر اساس یک سری اوهام شش سال جنگ را اضافه کش دادند. آنچه آقای رفسنجانی اکنون انجام داده به نظر من بیش از همه فاجعه جنگ را می خواهد نشان دهد که گردن این نظامی هایی است که امثال آقای ذوالقدر هنوز از همان دسته هستند و در قدرت هستند و امثال آقای احمدی نژاد جزو فرماندهان دسته دوم سوم این باند هستند و به نظر من آقای رفسنجانی خطر این نظامی های دست به اسلحه را که هر کجای دیگر دنیا بود به دلیل اشتباهات فاحششان باید محاکمه می شدند، به خوبی احساس کرده است. کسانی که با بی تدبیری رهبری، نه تنها وارد سیاست، بلکه وارد اقتصاد کشور شدند و سعی می کنند مواضع قدرت را بگیرند و کشور را در همه ابعاد دارند با فاجعه مواجه می کنند. اما این کار آقای رفسنجانی بسیار دیر است و وقتی از خواب بیدار شدند که دیگر بسیاری از مواضع قدرت در دستشان نیست و به نظر من این خواب خوش به زودی گریبان رهبری را هم خواهد گرفت.

Friday, September 29, 2006

HEZBOLLAH: MADE IN TEHRAN


Testimony before the U.S. House of RepresentativesSubcommittee on International Terrorism and NonproliferationandSubcommittee on the Middle East and Central AsiaIlan BermanVice President for PolicyAmerican Foreign Policy CouncilSeptember 28, 2006Chairman Royce, Chairwoman Ros-Lehtinen, distinguished members of theSubcommittees:Thank you for your invitation to appear before you today. It is a privilege to discussthe capabilities of the Hezbollah terrorist organization, and the worldwide threat nowposed by this group.It is not possible to understand Hezbollah without exploring the group’s relationshipwith its midwife and chief sponsor, the Islamic Republic of Iran. Today, Hezbollahmay have carved out a unique role in regional politics, simultaneously styling itself asthe region’s preeminent “resistance” organization and a legitimate Lebanese politicalparty. Yet ideologically, economically and politically, its fortunes remain intimatelytied to those of the Iranian regime.IDEOLOGYHezbollah represents the first and most successful example of Iran’s central foreignpolicy principle: the exportation of the Islamic Revolution. As the organization’sideological platform, articulated publicly for the first time in 1985, made clear: “Weview the Iranian regime as the vanguard and new nucleus of the leading Islamic Statein the world. We abide by the orders of one single wise and just leadership,represented by “ Wali Faqih” [rule of the jurisprudent] and personified by Khomeini.”1More than two decades later, the ideological bonds between Hezbollah and Tehranremain deep and durable, with Hezbollah’s spiritual guide, Hassan Nasrallah, publicly2pledging allegiance to—and serving as a personal emissary of—Iranian SupremeLeader Ali Khamenei.2FINANCINGAccording to U.S. officials, the Iranian regime is the “central banker of terrorism,”spending hundreds of millions of dollars annually on support for radical groups andmovements throughout the world.3 A large portion of those funds go towardsustaining and supporting its principal terrorist proxy. For years, the U.S. intelligencecommunity has estimated that Iran provides some $100 million—and perhaps closerto $200 million—annually to Hezbollah.4 These funds go to support a broad range ofinitiatives, ranging from the organization’s dedicated television channel, Al-Manar, toHezbollah’s foreign presence.TRAININGIran’s powerful clerical army, the Pasdaran, was responsible for the creation ofHezbollah in 1982, as part of Iranian assistance to Syria in the arming and training ofthe Lebanese resistance as a hedge against Israel.5 Ever since, the Iranian regime hashad a significant presence “on the ground” in Lebanon, providing oversight of andassistance to Hezbollah’s day-to-day operations.6 This foothold has significantlyaugmented Hezbollah’s indigenous know-how, and perhaps even its warfightingcapabilities; hundreds of Pasdaran members are believed to have been involved in therecent fighting against Israel.7Hezbollah, in turn, has passed along this know-how to other terrorist actors.As long ago as the early 1990s, the organization is known to have provided explosivestraining to al-Qaeda, as well as to Egypt’s al-Jihad organization, as long ago as theearly 1990s.8 Hezbollah has also become a significant ally of the Palestinian Hamasmovement; in March 2004, with Iran’s support, the two organizations signed anunprecedented strategic accord expanding tactical cooperation and coordination.9LOGISTICSAs part of its cooperation with Hezbollah, the Islamic Republic of Iran remainsintimately involved in the planning and execution of the organization’s terroractivities. The principal conduit for these contacts is believed to be Imad Mughniyeh,the shadowy head of Hezbollah’s “special operations.” Mughniyeh is said to be anagent of Iran’s Ministry of Intelligence and Security (MOIS), carrying out hisoperations with MOIS backing and support.10This interaction is ongoing. As recently as January 2006, Mughniyeh isbelieved to have traveled with Iranian President Mahmoud Ahmadinejad toDamascus, Syria—and to have facilitated a one-day meeting there between3Ahmadinejad and top leaders of Hezbollah, the Palestinian Islamic Jihad and thePopular Front for the Liberation of Palestine-General Command.11 It is alsoinstitutional in nature, and sustained at the highest levels of the regime. At one time,current Iranian Defense Minister Mostafa Najar directed the Pasdaran’s elite QodsForce and oversaw the Islamic Republic’s contacts with Hezbollah.12WEAPONRYIran is Hezbollah’s principal military supplier, responsible for establishing andpreserving the organization’s substantial strategic capabilities. Iran, in cooperationwith Syria, has delivered thousands of Katyusha artillery rockets, as well as hundredsof Iranian-made Fajr-5 short-range missiles, to the terrorist group over the pastseveral years13—weapons that were instrumental in Hezbollah’s robust militaryshowing against Israel during hostilities in the summer of 2006. Tehran has also aidedand abetted Hezbollah’s efforts to acquire weapons of mass destruction, providingoversight and assistance to Hezbollah’s efforts to arm its arsenal of short-rangemissiles with chemical warheads.14SECURITY GUARANTEESIran has even gone so far as to place Hezbollah under its direct protection. In early2004, Iran’s then-Defense Minister, Ali Shamkhani, signed a “memorandum ofunderstanding” with Syria codifying Iran’s commitment to defend the Ba’athist statein the event of an Israeli or American offensive. Shamkhani subsequently made clearto Hezbollah’s top leadership that these guarantees also extend to the terrorist group’sstronghold, Lebanon.15 (Notably, however, Iran has not acted upon this pledge,despite serious questions about Hezbollah’s survivability during the opening phases ofthe most recent Lebanon war).HEZBOLLAH ASCENDANTFour years ago, no less senior an official than then-Deputy Secretary of State RichardArmitage dubbed Hezbollah the premier terrorist threat to international peace andsecurity. “Hezbollah may be the ‘A team’ of terrorists,” Armitage told a Washingtonconference at the time. “Maybe al-Qaeda is actually the ‘B team.’”16 Armitage’sassessment reflects a long-standing consensus in the U.S. intelligence community:Hezbollah is a terrorist group with truly global reach, and extensive asymmetriccapabilities, thanks in large part to its strategic partnership with Tehran.That estimate is even more accurate today. The War on Terror so far has donenothing to diminish Hezbollah’s international stature. To the contrary, over the past4five years Iran has deepened its assistance to the Shi’ite militia, enabling the group tocommence a landmark strategic expansion. This has included:GREATER GLOBAL PRESENCEHezbollah has significantly widened its international presence in recent years.In the West Bank and Gaza Strip, Hezbollah has begun a systematic takeover ofPalestinian terrorist groups, co-opting secular nationalist terrorist groups and creatingan elaborate smuggling network designed to arm its growing cadres.17 According tothe estimates of Israel’s Shin Bet internal security service, the Lebanese Shi’ite militiadirected over 50 separate Palestinian terror cells in 2004—a seven-fold increase since2002.18 And, just weeks after the end of its month-long war with Israel, Hezbollahappears to have launched a new, more subtle terrorist campaign. According to YuvalDiskin, the head of Israel's Shin Bet internal security service, the radical Shi'ite militiahas stepped up its efforts to train and arm militants in the Palestinian AuthoritycontrolledGaza Strip. Diskin told a closed door session of the Knesset's foreign affairsand defense committee in late August that Hezbollah's efforts are assisting a massivearms build-up by militants in the Palestinian Territories.19With Iran’s blessing, Hezbollah has also established an extensive presence in Iraq,with offices in such urban centers as Nasariah, Basra, and Safwan, and has begunsubstantial recruitment efforts.20 This infiltration has been so successful that theLebanese Shi’ite militia is said to have assumed police duties in some Iraqi cities.21Likewise, while Hezbollah has been active in Europe since the mid-1980s, the sizeand pace of the organization’s activity on the continent appear to be increasing.According to counterterrorism expert Matthew Levitt, Europe serves as a “launchingpad” for Hezbollah; a base from which to initiate operations against Israel and toconduct surveillance of Western targets.22 Germany has emerged as a country ofparticular focus in this regard. In the summer of 2002, Germany’s Federal Office forthe Protection of the Constitution went public with news that the organization wasactively seeking real estate in Berlin to establish a headquarters and a “trainingcentre” for its supporters in the country, then estimated at about 800.23 Today, thatnumber has expanded considerably; according to German sources, Hezbollah nowcontrols as many as five Islamic centers, financed by Iranian funds funneled throughthe Islamic Republic's embassy in Germany, in the North Rhine-Westphalia regionalone, as well as a nationwide network of as many as 1,000 operatives.24STRONGER TERRORIST TIESSimultaneously, Hezbollah has deepened its alliances with other terroristorganizations considerably. This collaboration has included assisting elements of al-Qaeda to put down roots in Lebanon, helping Hamas in the development of an5indigenous missile capability, and coordinating anti-Israeli and anti-Americanactivities with an assortment of extremist groups.25GREATER PUBLIC OUTREACHAlthough today’s international terrorist organizations have become increasinglymedia- and Internet-savvy, it was Hezbollah that originally pioneered the field ofterrorist public outreach. Since its founding in 1991 with seed money from Iran,Hezbollah’s dedicated television station, Al-Manar, has become a media powerhouse,broadcasting around the clock via satellite to an estimated 10 to 15 million viewersdaily throughout the world.26 And, while European nations have undertaken a majoreffort to silence Al-Manar in recent months, the station has proven resilient. Al-Manar still claims to have the ability to reach a potential 200 million viewersworldwide,27 providing Hezbollah with a global platform from which to spread itsradical message.FUTURE ROLEBack in the year 2000, Israel’s withdrawal from its long-established security zone insouthern Lebanon created a political vacuum in a 350-square mile area on itsnorthern border. Hezbollah was positioned to quickly fill this void, in the processbecoming the area’s dominant political and strategic force and leading many toconclude that the organization would soon give up its arms and turn its attention todevelopment and civil society.As the recent month-long Lebanon war has shown, however, Hezbollah’s newpolitical role has done little to soften the organization’s radicalism. Today, theorganization boasts virtual autonomy in what some have termed “Hizballahland”28and occupies no fewer than fourteen of the Lebanese parliament’s 128 seats. Yet,while its day-to-day activities may focus on the banalities of civic rule andconfronting its immediate enemy, Israel, Hezbollah—like its progenitor, Iran—remains ideologically committed to Khomeini’s extremist vision of a Shi’itedominatedcaliphate in the region, and of confrontation with the West.Indeed, Hezbollah is poised to take on even greater regional significance in the nearfuture. Ongoing U.S. difficulties in Iraq, coupled with the nuclear advances made bythe Iranian regime over the past several years, have catalyzed a growing wave of Shi’aempowerment in the region. Hezbollah has been a principal beneficiary of this trend,a fact manifested most dramatically by its kidnapping of two Israeli soldiers on July12th—an incursion that touched off a month-long war between the organization and6Israel. Little in Hezbollah’s calculus has changed, thanks in large part to the group’smilitary successes against Israeli forces during recent hostilities. As one regionalexpert has put it, “Hizbullah is in a unique position to confront the U.S. agenda whichif successful will be, by extension, a victory for Syria, Iran and Hamas.”29U.S. policymakers should keep this perception in mind as they formulate regionalpolicy. They would also do well to remember the dictum of Hezbollah’s spiritualleader, Hassan Nasrallah: “Death to America is not a slogan. Death to America is apolicy, a strategy and a vision.”30NOTES:1 As cited in Center for Special Studies, Intelligence and Terrorism Information Center,“Support For Hezbollah Provided by Iran and Syria, Two Countries Sponsoring Terrorism,”June 2003, http://www.intelligence.org.il/eng/bu/hizbullah/chap_c.doc.2 Center for Special Studies, Intelligence and Terrorism Information Center, “Hezbollah:Profile of the Lebanese Shiite Terrorist Organization of Global Reach Sponsored By Iran AndSupported By Syria,” July 2003, http://www.terrorisminfo.org.il/malam_multimedia/English/eng_n/html/hezbollah.htm#B; Mehdi Khalaji, “Iran’sShadow Government in Lebanon,” Washington Institute for Near East Policy Policywatch no.1124, July 19, 2006, http://www.washingtoninstitute.org/templateC05.php?CID=2489.3 “Iran Called ‘Central Banker of Terror,’” Associated Press, August 28, 2006.4 Matthew Levitt, statement before the House International Relations CommitteeSubcommittee on the Middle East and Central Asia and the Subcommittee on InternationalTerrorism and Nonproliferation, February 16, 2005,http://www.washingtoninstitute.org/html/pdf/Iran-Testimony-2-16-05.pdf.5 Magnus Ranstorp, Hizb’Allah in Lebanon: The Politics of the Western Hostage Crisis (NewYork: St. Martin’s Press, 1997), 34; Gary C. Gambill and Ziad K. Abednour, “Hezbollah:Between Tehran and Damascus,” Middle East Intelligence Bulletin 4, no. 2 (2002),http://www.meib.org/articles/0202_l1.htm.6 During the 1980s, this presence was estimated to be as large as 2,500. Beginning in the early1990s, however, this presence was scaled down substantially, to 200-300 active Pasdaranoperatives. Gambrill and Abdelnour, “Hezbollah: Between Tehran and Damascus.”7 Ira Stoll, “Hundreds of Iranian Troops Fighting in Lebanon,” New York Sun, July 19, 2006,http://www.nysun.com/article/36326.8 United States v. Ali Mohamed, no. S(7) 98 Cr. 1023 (SDNY), October 20, 2000, 28.79 “Hamas, Hizbullah Sign Cooperation Accord,” Middle East Newsline, March 31, 2004,http://www.menewsline.com/stories/2004/march/03_31_1.html.10 See, for example, Isabel Kirshner, “The Changing Colors of Imad Mughniyah,” JerusalemReport, March 25, 2002, 25.11 “Iran’s Global Network In Focus,” Jane’s Intelligence Review, March 17, 2006.12 “Iran’s DM Oversaw Ties With Hezbollah,” Middle East Newsline, August 15, 2005(author’s collection).13 “Iran Continues to Train Hezbollah,” Middle East Newsline, April 7, 2002,http://www.menewsline.com/stories/2002/april/04_07_2.html; “Iran Establishes RocketTraining Centers in Lebanon,” Middle East Newsline, August 8, 2002,http://www.menewsline.com/stories/2002/august/08_08_2.html.14 “Hizbullah Suspected of Storing CW,” Middle East Newsline, May 27, 2002 (author’scollection).15 Amir Taheri, “An Axis Resurgent,” New York Post, February 28, 2004,http://www.benadorassociates.com/article/2297.16 Richard Armitage, “America’s Challenges in a Changed World,” remarks to the UnitedStates Institute of Peace, Washington, DC, September 5, 2002,http://www.state.gov/s/d/rm/2002/13308.htm.17 Amit Cohen, “The Hezbollah Within Us,” Ma’ariv (Tel Aviv), March 5, 2004,http://www.maarivintl.com/dev/index.cfm?fuseaction=printArticle&articleID=4106.18 Amos Harel, “Hezbollah’s Terror Factory in the PA,” Ha’aretz (Tel Aviv), January 11, 2005,http://www.haaretz.com/hasen/spages/525429.html.19 Michael Hirst and Clancy Chassey, “‘Hezbollah Is Arming Gaza For A New War On Israel,’Says Israel's Spy Chief,” Daily Telegraph (London), September 3, 2006,http://www.telegraph.co.uk/news/main.jhtml?xml=/news/2006/09/03/wmid03.xml.20 See, for example, Lou Marano, “Iraqi: Hamas, Hezbollah operating in Iraq,” United PressInternational, January 15, 2004; See also Sharon Behn, “Hezbollah, Hamas Office Reported inIraq,” Washington Times, March 31, 2004, A19.21 See, for example, Raymond Tanter, “Iran’s Threat to Coalition Forces in Iraq,” WashingtonInstitute for Near East Policy Policywatch no. 827, January 15, 2004,http://www.washingtoninstitute.org/templateC05.php?CID=1705.822 Matthew Levitt, testimony before the House International Relations CommitteeSubcommittee on Europe and Emerging Threats, April 27, 2005,http://wwwa.house.gov/international_relations/109/lev042705.pdf.23 “Hezbollah Planning Berlin Headquarters,” Der Spiegel (Hamburg), June 24, 2002;“Hezbollah Plans to Settle in Berlin,” Die Welt (Berlin), June 26, 2002.24 Bruno Schirra, “Extremism—Tehran's Secret Fighters—The Shiite Terror OrganizationHizballah Also Has Adherents in Germany,” Welt Am Sonntag (Berlin), July 23, 2006.25 See, for example, Isabel Kirshner, “The Changing Colors of Imad Mughniyah,” JerusalemReport, March 25, 2002, 25; Dana Priest and Douglas Farah, “Terror Alliance Has U.S.Worried,” Washington Post, June 30, 2002, A01; Matthew Levitt, Targeting Terror: U.S.Policy toward Middle Eastern State Sponsors and Terrorist Organizations, Post-September 11(Washington: Washington Institute for Near East Policy, 2002), 114.26 Avi Jorisch, “Terrorist Television,” National Review Online, December 22, 2004,http://www.nationalreview.com/comment/jorisch200412220812.asp; See also Avi Jorisch,“Al-Manar: Hezbollah TV, 24/7,” Middle East Quarterly XI, no. 1 (2004),http://www.meforum.org/article/583.27 “Israel unable to silence Al Manar TV,” The Peninsula (Doha), August 7, 2006,http://www.thepeninsulaqatar.com/Display_news.asp?section=World_News&subsection=Gulf%2C+Middle+East+%26+Africa&month=August2006&file=World_News2006080725129.xml.28 Gal Luft, “Hizballahland,” Commentary 116, no. 1 (2003).29 As cited in Nicholas Blanford, “Israeli Strikes May Boost Hizbullah Base,” Christian ScienceMonitor, July 28, 2006, http://www.csmonitor.com/2006/0728/p06s01-wome.html.30 As cited in Center for Special Studies, Intelligence and Terrorism Information Center,“Hezbollah,” July 2003, http://www.intelligence.org.il/eng/bu/hizbullah/pb/app13.htm.

Wednesday, September 27, 2006

ايرانیان از بن و ريشه خود آگاه نيستند

...
تازيان و به دنباله آنها سرسپردگانشان که بدبختانه گروهی از آنان شناسنامه ايرانی نيز دارند و در ايران زاده شده اند ولی به هيچ رو نميتوان آنها را ايرانی دانست٬ آنچنان تازشهای سهمگينی به فرهنگ و نژاد و گذشته ايرانی کرده اند که شايد گروه بسيار کمی باشد که گذشته پرفر و شکوه و فرهنگ پرفروغش را که روزی با گستردگی هرچه بيشتر در پهنه گيتی پرتوافشانی ميکرد٬ بشناسند و از بن و ريشه خود آگاه باشد. زيرا تاکنون چنين پزيرفته اند که: - آموزنده ترين و بهترين نوشته قرآن است که اگر همه مردم روی کره زمين گرد هم آيند و دست به دست هم دهند٬ نخواهند توانست يک واژه يا فراز آنزا بنويسند. در آن همه چيز يافت ميشود و از آهن و از اتم هم سخن گفته شده است که ما گوشه هايي از اين نوشته را که جز تبهکاری و چاپیدن و دستور برای ربودن زنان مردم نيست٬ در قسمتهای آينده بازگو ميکنيم.- زيباترين و شيواترين و توانا ترين سخنها نهج البلاغه و نهج الفصاحه (بايد دانست که نهج البلاغه از آخوندی به نام رضی است و نهج الفصاحه دزدیده شده از مينو خرد و ديگر نوشته های فرهنگی ايران است که نخستين را از علی و دومی را از محمد میداند).- سرور آزادگان علی است.- دلاورترين مرد روی زمين که در آزادی به پا خواست حسين است.- والاترين و گهر بارترين گفتار که بايد با خمه زرين نوشته شوند از محمد است.- نماد سخن سرايي و سخن پردازی بينش وارانه زين العابدين است که هميشه بيمار و در رختخواب بوده است.- آگاه ترين و دانشمندترين آفريده روی زمين محمد باقر است که شاگردانش برای شنیدن او سر و دست ميشکستند.- بينشمندترین و فرزانه ترين کسان «جعفر صادق» است.- بردبارترين و شکيباترين «موسی کاظم» است.- هميار و همراه و رهايي بخش مردم بينوا و درمانده «موسی الرضا» است.- دادگر و دادگستر آینده روی زمین «مهدی» است هم اکنون خود را از ديدگان جهانيان پنهان کرده است تا روز پيشبينی شده٬‌ شمشیر کشان و فرياد کنان برگردد و از پيرو جوان و کودک و از زن و مرد٬ هر چه به دم دستش ميرسد از دم تيغ بران خود بگزراند و بدین گونه سراسر زمين را پر از داد نماید و دادگری را بگستراند و ستم را از ميان بردارد.- گوهر يکدانه و زن برجسته فرزانگی و خرد «فاطمه » است.- زن آزاده و نيرومند و شکوه آفرین «زینب» است.- بهترین زنهای روی زمين که تا به امروز نمونه و مانند انها آفريده نشده و آفريده نخواهد شد « رقيه – ام کلثوم – آمنه – خديجه – سميه – ام البنین (خواهر شمر و زن علی و مادر عباس که به دست شمر کشته شد) – سکينه و .... » میباشد.- نمونه جوانان برومند و دلاور و جانباز شاهزاده علی اکبر است.- ماه شب چهارده و سپهسالار سپهسالاران عباس است.- زيباترین و خوشگلترین چهره روی زمين که از آن قشنگتر و گيراتر آفریده نشده است و هيچگاه هم چشم به جهان نخواهد گشود يوسف است.- نام محمد را بر روی خوشبوترین و زیباترین گلها نهادند و آنرا گل محمدی نامیدند.
-بهترین آبها ٬‌ آب زمزم و کوثر است.- جشنهای ما زادروزهای تازيان است.- سوگواريهایمان مرگ روز تازيان است.- تاريخ کشورمان گریز محمد از گوشه ای به گوشه ديگر در بيابان عربستان است.- سرداران نامی و سپهسالاران بيباک و فرماندهان دلاور حر و عباس و مالک اشتر و ياسر و اباذر غفاری (راهزن بزرگ عربستان) و حمزه میباشند.- سالنامه و گاهنامه هایمان سراسر زادروز و مرگ روز تازيان است.- سروری از آن کسی است که سيد باشد و از فرزندان تازیان به شمار آيد و نژادش به محمد و علی و حسن و حسین ... برسد.- خاک عربستان ستايشگاه مان است که بايد روزی هفده بار به سوی بتکده تازيان خم و راست شويم و آنرا بپرستيم و ستايشهای خود را با آه و ناله پيشکش نماييم.
- سرافرازی و والاييمان در اينست که سرمايه کشورمان را به خاک عربستان ببريم و به خورد تازیان بدهيم و همچون ديوانه های زنجيری و شتران هار افسار گسيخته فرياد کنان و هن هن کنان به دور و بر در و دیوار سنگ آجوری خانه کعبه چرخ بزنيم و همچون بت پرستان سنگ سیاه را ببوسيم و بر سر و چهره بماليم و ریگ بيابان پرتاب کنیم تا آنگاه نام حاجی يا حاج را بيابيم و سرفراز و بلندپايه شویم.- بايد پيشانيمان را روزی هفده بار به سوی بتکده تازیان برگردانیم و بر پاره خاکی بماليم که معلوم نيست از کدام خاک آلوده کشور عراق درست میکند و برايمان مي آورند.- سخن ستایش آميز ما باید به زبان تازیان باشد و هر بامدادان تا شامگاه بگوييم: الله اکبر – والله – بالله - ان شا الله – ماشاالله – استغفرالله – الحمدالله - و در برخوردها و روبرو شدنها با هم سلام عليکم به کار ببریم.- برای دوری از چشم زدن « وان يکاداللذين..... » به خود میبندیم و در خانه هايمان به ديوارها آويزان ميکنيم.- چون چراغ روشن ميشود صلوات ميفرستیم.
- چون آب خوردیم سلام به حسین شهید روانه ميکنيم.- خواستيم فال بگیريم از قران ياری بخواهیم.- خواستیم رهسپار شهری يا کشوری ديگری شويم٬ از زیر قرآن رد شويم سپس برگشته آنرا بدست بگيریم و ببوسیم.
- بهترین پرنده جهان آفرينش مرغ حق است.- بيمانندترین اسبان دلدل و ذوالجناح ميباشند. (مانند رخش و شبديز)- بهترين شمشيرهای روی زمين ذوالفقار است.- پاکترين آدمها دوازه امام و چهارده معصوم ميباشند.- بزرگترین شاهکارهای روی زمين شق القمر و معراج است.- پر ارج ترين روزها روز قدس و روز فجر و روز قدر و .... است.- از اين رو ايرانی نژاده را که آزاده و آزادمنش بود و روزی فرهنگش بر پهنه گيتی همچون گوهری تابناک میدرخشید و خود بر جهان سروری ميکرد٬‌ آنچنان از فرهنگش جدا کردند و او را بيمایه و بی تبار و بی فرهنگ و تهی نشان دادند و به پستی و خواری کشاندند که در انديشه هم نميگنجد.
امروز اگر دو ايرانی بخواهند به پارسی سخن بگویند…
- امروز اگر دو ايرانی بخواهند به پارسی سخن بگویند و يا بنويسند و يا به جای سلام عليکم واژه زيبای درود را به کار ببرند٬ ناگهان چشمها گرد ميشود و چشمکها آغاز ميگردد که اينان از کدامین ستاره دورافتاده آسمان به زمين افتاده اند که چنین سخن ميگویند٬ زیرا:- ايرانی را وادشته اند تا نام تازیان را بر خود بگذارد و با افزودن چند پيشوند ننگین و شرم آور که تا ژرفنای روا ن و جان ما را به درد میاورد٬ ‌همچون غلام٬ ‌عبد٬ ‌بنده٬ چاکر .... و گاهی کلب به اين نامها خود را و فرزندان خود را سرفراز بداند.
- ایرانی را واداشتند تا در زادروزهای من درآوردی تازيان شادمانی و چراغان نماید.
- ايرانی را واداشتند تا در مرگ روز تازيان همچون دیوانه ها بر سر و کله بکوبد و سینه بدراند و آه و ناله و زاری نمايد و های های اشک بريزد٬ چرا که يک تازی در چهارده سده پيش به دست يک تازی ديگر کشته شده که ستيزشان هم بر سر يک زن به نام ارینب بوده است که نخست نامزد يزید ميشود و چون حسين او را گمراه ميکند و با گول زدن سوی خود ميکشد٬ بدينگونه کينه جويي يزید برانگيخته ميشود و حسين خود را بر سر اين به کشتن ميدهد.
- ايرانی را واداشتند تا از مرده های تازيان که در زندگی نتوانستند جلوی کشته شدن خود و خانوداه و یا بيماری و بدبختی و بيچاره گی هايشان را بگيرند برای خود تندرستی٬ کامیابی٬ خوشبختی٬ ديرزیوی و بهروزی ..... آرزو و درخواست نماید.
- ايرانی را واداشتند تا برای مشتی تازی بيابانی من درآوردی٬ گنبد و بارگاه بسازد٬ گل و سبزه بکارد٬‌ آيينه کاری نمايد و ديگر یادی از ايران و بزرگان و سرفرازان٬ دلاوران ايران پرست و فرهنگ پر فروغ خود نکند.
- امروز سراسر کشورمان گور مشتی تازی و تازی زاده است. به هر گوشه ای پای بگذاری٬ گور يک تازی من درآوردی به چشم میخورد. دیگر هيچ نشانی از بزرگان و سرداران و جوانمری که در راه و برای ايرانی و ايران گام برداشته اند و جان باختند و يا جانبازی ها نمودند و شکوه و سربلندی افريدند٬ نيست. آرامگاه کوروش بزرگ٬ نماد مردمی که نخستین پايه گذار آزادی بود٬ ‌که امروز باختر خود را سرفراز آن ميداند و زير پوشش آن به کشورهای جهان سوم٬ دست درازی ميکند٬ ‌باید در بيابانها رها شده باشد و برای تازيان گنبد و بارگاه ساخته شود و هزینه ها برای آيينه کاری و طلاکاری بکار رود و سپس گروهی نادان و گمراه به دور آنها بچرخند و درخواست آمرزش يا خوشبختی نمایند. از سلمان پارسی٬ که به تازیان در کشتار و قتل عام ايرانيان کمک کرد با شکوه و افتخار یاد ميشه ولی نامی از رستم فرخزاد نيست٬ ‌يکی به مهاجمین کمک کرد و ديگری جان خود را در راه دفاع از ایران از دست داد.
- ايرانی را واداشتند که برای برآورده شدن آرزوها و آرمانهايش٬ سفره عباس و تقی و نقی بيندازد و نيازهای خود را خواستار شود.
- ايرانی را واداشتند تا شبانه روز نام تازيان را بر زبان آورده و به آنها سوگند ياد نماید و از آنها با زاری و لابه یاری بخواهد.
- ايرانی را واداشتند تا بزرگترین و ارزشمندترین و درخشانترین نشان کشورش را نام ذوالفقار دهد. به سخنی ديگر شمشیر خون آلود يک تبهکار که با آن گردن سدها تن بريده است٬ نشان کشور باستانی و سرشار از مهر و مهرورزی و پندار و گفتار و کردار نيک گردد که ما به آانها سرافرازیم نه به شمشیر دو لبه و پر از خون علی.
- ايرانی را واداشتند تا پيش از زادن و تا پس از مرگ٬ انديشه تازی و گفتار تازی و رفتار تازی همراهش باشد. اگر زاده شد٬ در گوشش تازی بخوانند و اذان بگویند. اگر همسر برگزید و به واژهای زشت تازی نکاح دست همسرش را در دست او بگذارند.
- اگر مرد با زبان و انديشه تازی بسراغش بيايند و فرمانهای الله (بت بزرگ تازیان) را که درباره زن بازیها و چاپیدن ها و کشتار و دست و پا بریدنها در آرماگاهش بخوانند.
- ايرانی را واداشتند تا در خنیاگری هم نام تازیان را برگزیند و گوشه ای از دستگاه سه گاه را حاجی حسینی و گوشه ای از شور را حاجیانی بنامد.
- ايرانی را واداشتند که رنگ سفيد نشانه خانواده بنی امیه و رنگ سبز٬ نشانه خانواده بنی هاشم که تهی دست بودند و زنانش در مکه روسپيگری ميکردند٬ ‌نشان پرچم ايران زمین شود و هم چنین شمشير سر کج تازیان به دست شير ایرانی داده شود و آنگاه ايرانی خود را سرفراز به اين رنگها و شمشیر بداند.
- ایرانی را واداشتند تا برای جانباختگان راه ايران زمین٬ ‌واژه بيمايه و زشت شهيد را به کار گيرد٬ آغاز نامه را به نام الله و پايان آنرا به نام گروهی از تازیان آلوده سازد٬‌ در عروسی انشاالله مبارک باد بگوید و سوگندش را بر قرآن ياد کند.
- ايرانی را واداشتند که در زورخانه٬ ‌جايگاه رادمردان و نيکان٬ نام علی را به کار گيرند و از او ياری بخواهند٬ بر در و ديوار خانه و دکان و جايگاه کار و دفتر .....٬ ‌آيه های قرآن و گفته های دروغين علی٬ ‌حسن٬ ‌حسين و محمد ..... را بنويسند.
- ايرانی را واداشتند که دستبند‌٬ گردنبند ..... به نام تازیان بسازد و با گردنفرازی به خود بياويزد و یا همراه داشته باشد.برای گول زدن و گمراه کردن ايرانی به دروغ گفته اند و ميگویند:- شهربانو دختر يزدگرد سوم همسر حسين است تا بدينگونه مهر او را بر دل ایرانیان بنشانند.- به دنباله اين دروغ که میگویند٬ شاهزاده علی اکبر تا بدينگونه او را پسر شهربانو به شمار آرند و نشان دهند که او ايرانی است.- علی هوادار ایران و ایرانی بوده است که درست وارون این گفتار٬ ‌علی بارها به ایران لشکر فرستاد و مردم نيشابور و فارس را به دم شمشیر داد و کشتار کرد که در کشتار مردم نيشابور دو پسرش حسن و حسين نيز فرماندهی داشتند.- موسی الرضا برای رهايي ايرانیان به خراسان آمد و جانشینی مامون را پذیرفت.- مهدی از ايران زمين سر برخواهد خواست.- همه امامهای شیعيان زنان ايرانی داشته اند.
يا بهتر است چنین بگويم:- از ما شادی و کامکاری را که در آيين ماست٬ گرفته اند و غم و ناله زاری را که اهريمنی است به ما داده اند٬- میهن پرستی را گرفته اند و بیگانه پرستی و تازی پرستی را به ما داده اند٬- فر و شکوه را گرفته اند و سرشکستگی و خواری و پستی را به ما داده اند٬ - فرهنگ پر فروغمان را گرفته اند و فرهنگ بیابانی را به ما داده اند٬ - آيين اهورايي و والايمان را گرفته اند و کیش کشتار و چاپیدن و ستم و بیدادگری را به ما داده اند٬ - سروری را از ما گرفته اند و بردگی و بندگی را به ما داده اند٬ - راستی و درستی را گرفته اند و نيرنگ و دغلکاری را به ما داده اند٬ - دانش و بینش را از ما گرفته اند و ياوه گويي و خرافه گويي و خرافه پرستی را به ما داده اند٬ - پيشرفت را گرفته و واپسگرايي را جانشین آن کرده اند٬- سرانجام: پندار نيک٬ گفتار نیک٬ کردار نيک را گرفتند به جای آنها: پندار بد٬ گفتار بد٬ کردار بد را آوردند و ايرانی را آلوده نمودند.بازده و ره آورد همه اينها جز اين نيست که ايرانی ديگر با هویيت اصلی خود کاملا بيگانه شده و سر در گم هر روز بدنبال کسی يا چيزی جدید است تا بدین وسيله روزهای روشن گذشته را از نو بيابد.

سنجش فرهنگ پارسی با فرهنگ تازی سازمان پاسداران فرهنگ ايران
با سپاس از تارنمای « درفش کاويانی » http://www.derafsh-kaviyani.com

Monday, September 25, 2006

گزارشهای مربوط به بحران هسته ای تشکیلات ج اسلامی


به گزارش رسانه های خبری رژیم، غلامرضا آقازاد، رئیس سازمان انرژی اتمی تشکیلات اسلامی امروز برای گفتگو با مقامات روسیه عازم مسکو شده است. وی قرار است با مقامات روسی پیرامون راه اندازی نیروگاه بوشهر و همچنین بحران هسته ای اسلامی گفتگو کند.
خبرگزاری حکومتی ایرنا در این باره نوشت "غلامرضا آقازاده، معاون رييس جمهور و رييس سازمان انرژی اتمی تشکیلات اسلامی امروز در راس هياتي براي ديدار و گفت و گو با همتاي روسي خود درباره مسايل مربوط به راه‌اندازي نيروگاه اتمي بوشهر، راهي مسكو شد."
محمد سعيدی معاون امور بين‌الملل و برنامه‌ريزي سازمان انرژي اتمي گفته است "در اين سفر، موانع موجود بر سر راه تكميل سريع نيروگاه اتمي بوشهر بررسي و نيز در مورد زمان راه‌اندازي، بهره‌برداري و ارسال سوخت، توافق نهايي خواهد شد."
وي در عين حال گفت "البته روسيه در مورد زمان ارسال سوخت به تشکیلات اسلامی تعهدات كتبي داده بود، كه تاكنون بايد سوخت حمل مي ‌شد، اما اين كار صورت نگرفته است. سعيدي ابراز اميدواري كرد كه در اين سفر، روسيه تعهد روشني براي ارسال سوخت نيروگاه اتمي بوشهر به تشکیلات ج اسلامی بدهد."
در همین حال جان بولتون، سفیر آمریکا در سازمان ملل بار دیگر خواستار توقف برنامه های هسته ای ج اسلامی شد و گفت رژيم تهران بايد کلیه فعاليتهای غنی سازی اورانيوم خود را متوقف کند.
آقای بولتون که با تلویزیون فاکس نیوز مصاحبه می کرد، افزود ما به دوستان اروپاييمان اين امكان را داده ايم كه با رژيم اسلامی تهران مذاكره كنند، اما اين موضوع برای مدت طولانی ادامه نخواهد يافت.
سفیر آمریکا در سازمان ملل با اشاره به لغو سفر لاریجانی به نیویورک و بی حاصل بودن مذاکرات هسته ای گفت من شنیده ام که خاویر سولانا بدنبال کسی در لاریجان می گردد و افزود تشکیلات اسلامی در حال طفره رفتن از تعهدات بین المللی است و ابهامی در اين باره وجود ندارد.
کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا نیز طی مصاحبه ای در باره تلاش تشکیلات اسلامی در تهران برای ایجاد شکاف میان کشورهای گروه 5 + 1 گفت مطمئن است که همه اعضای دائم شورای امنیت به روح قطعنامه 1696 در مورد برنامه هسته ای تهران متعهد هستند.
خانم رایس گفت رژیم ج اسلامی باید فعالیتهای غنی سازی اورانیوم را متوقف سازد، این امر به همین سادگی است و فكر نمی كنم كه ما به شرط دیگری نیاز داشته باشیم.
وزیر امور خارجه آمریکا افزود اگر رژیم تهران حاضر به توقف غنی سازی اورانیوم نباشد، آنگاه شورای امنیت طبق ماده 41 فصل هفتم منشور سازمان ملل وارد عمل خواهد شد.
خانم رایس گفت من کاملا در این مورد اطمینان دارم. ما این کار را انجام خواهیم داد. ما می خواهیم بیشترین شانس را به دیپلماسی بدهیم. اما می توانم به شما اطمینان بدهم که زمان نامحدود نیست.
ماسیمو دالما، وزیر امور خارجه ایتالیا نیز به رژیم تهران هشدار داد كه زمان در حال پایان یافتن است.
وی گفت زمان تصمیم گیری در مورد برنامه هسته ای رژیم تهران فرا رسیده است، بحث چند هفته و نه چند ماه است.
ناظران گفتند رژیم تهران در عین حال كه به غنی سازی اورانیوم ادامه می دهد، تلاش دارد با اعلام آمادگی برای مذاکره وقت بخرد، در جامعه بین المللی شکاف ایجاد کند و از ضرب الاجل های شورای امنیت بگریزد.

جهان بربریت


اميدواری واتيکان از ملاقات دوشنبه پاپ با سفيران و بربران اسلامی به از سرگيری ديالوگ که منجر به اتمام جهالت درتمدن اسلامی شود
24/09/2006

پاپ بنديکت قراراست در ملاقات با ديپلماتهای ممالک اسلامی و رهبران جامعه مسلمانان ايتاليا، که برای روز دوشنبه برنامه ريزی شده است، اظهاراتی را در باره اسلام تشريح کند، که وی ميگويد سوء تعبير شده است.
کاردينال پال پوپارد، رئيس شورای ديالوگ اديان نيز در جلسه، که در اقامتگاه تابستانی پاپ در حومه رم تشکيل ميشود، شرکت خواهد داشت. مقامات واتيکان اميدوارند اين جلسه به ازسرگيری ديالوگ با جهان اسلام منجر شود . پاپ اوايل اين ماه اظهارات قرن چهاردهم يک امپراطور روم شرقی را حاکی از انتقاد از بعضی تعاليم پيامبر اسلام بود ، در جلسه ای دانشگاهی نقل کرد.
پاپ بعدا گفت اين نقل قول منعکس کننده عقايد شخصی او نيست. ؟؟ و عقاید دنیای امپراطوری بیزانس میباشد.( چون بیزانسیان فهمیده تر ازما هستند ). اظهارات پاپ با اعتراض هزاران مسلمان بربر در چند گوشه ازجهان جهالت روبرو شده است .

Sunday, September 24, 2006

نایب امام زمان در امریکا

افتضاح دعوت از احمدی نژاد به شورای روابط خارجی آمریکا
روزنامه نیویورک تایمز گزارشی از حضور پاسدار احمدی نژاد در جلسه شورای روابط خارجی آمریکا در هتل اینترکانتینتال نیویورک را درج کرده است. شورای مزبور که یک نهاد غیردولتی و مرکب از مقامات سابق آمریکا است، با کمک مشتی جیره خوار آخوندها در آمریکا برای نزدیکی با فاشیسم اسلامی حاکم بر ایران تبلیغ می کند.
نیویورک تایمز نوشت تصمیم ریچارد هاس، مدیر شورای روابط خارجی برای دعوت از احمدی نژاد به این جلسه با اعتراض کم نظیری مواجه شد. ریچارد هاس برای دعوت از رئیس جمهور رژیم تهران نخست باید از سد مقامات ارشد دولت می گذشت که می گفتند وی نباید به احمدی نژاد مشروعیت استماع در جلسه را بدهد.
به نوشته این روزنامه، یک مقام ارشد وزارت امور خارجه آمریکا گفت که به عقیده کاندولیزا رایس، دعوت از احمدی نژاد، ایده بسیار بدی بوده است.
نیویورک تایمز در تشریح فضای جلسه شورای روابط خارجی با حضور پاسدار احمدی نژاد نوشت خوشامدگويی چشمگیری در این جلسه صورت نگرفت. هیچگونه معارفه رسمی انجام نشد و شئون دیپلماتیک نیز در کار نبود. تمامی آمریکايیهايی که به این جلسه دعوت شده بودند از جمله 4 خبرنگار از اعضای این شورا بودند. تلاش رژیم تهران برای آوردن دوربین های تلویزیونی با شکست مواجه شد، چرا که ظاهرا این شورا می ترسید رژیم تهران از جلسه مزبور استفاده سیاسی بکند.
این روزنامه نوشت این عادت احمدی نژاد که در پاسخ به هر سئوالی در باره سیاست رژیم تهران، با طرح سئوالی در مورد سیاست آمریکا پاسخ می دهد، به روشنی برخی از اعضا را خسته کرده بود. مشاور امنیت ملی آمریکا در دوران بوش پدر در حالیکه سرش را تکان می داد گفت احمدی نژاد، استاد منحرف کردن بحث، نیرنگ و سفسطه بازی است.
نیویورک تایمز نوشت مسئول سابق سیاست عراق در کاخ سفید نیز ابراز تعجب می کرد که آیا هرگز امکان مذاکره آمریکا با رژیم تهران میسر خواهد بود؟ وی گفت اگر این فرد (احمدی نژاد) نظرات غالب رژیم تهران را نمایندگی می کند، ما بسوی یک تخاصم گسترده با این رژیم پیش می رویم.
به نوشته نیویورک تایمز، احمدی نژاد در اظهارات خود در این جلسه، حتی بررسی طرح پیشنهادی غنی سازی اورانیوم در روسیه برای رژیم تهران را رد کرد و خطاب به حاضرین گفت "آمریکا باید تولید سوخت هسته ای را متوقف کند و ظرف 5 سال، ما سوخت خودمان را با 50 درصد تخفیف به شما خواهیم فروخت."
به خوبی میتوان دریافت که احمدی نژاد برخواسته از اسلام است و اسلام چیزی جز خمینی و احمدی نزاد و دارودسته تشکیلات اسلامی در ایران نمیتواند باشد.

This page is powered by Blogger. Isn't yours?