۱۳۸۴.۰۲.۲۳ كيهان لندن شاهين فاطمي
آيا اين تصادف محض است كه درست همزمان با بحران هستهاي در آسياي شرقي و شبه جزيره كره جمهوري اسلامي هم اولتيماتوم از سرگيري غني سازي اورانيوم را صادر ميكند؟ پارهاي از مفسرين بينالمللي بر اين فرضه پافشاري ميكنند كه روابط محرمانه ميان ديكتاتور كره شمالي و مسئولين رديف بالاي جمهوري اسلامي بسيار از آنچه به چشم ميخورد عميقتر و گستردهتر است. آنها معتقدند اكثر سران نظامي و امنيتي جمهوري اسلامي در كره شمالي دوره ديدهاند و حتي شيوه بازجويي، شكنجه و جاسوسي را از كرهاي ها آموختهاند. در مورد توسعه سلاحهاي هستهاي و توليد و توسعه موشكهاي ميان برد و دوربرد نيز كره شمالي و ايران از برنامههاي مشترك استفاده ميكنند. اين اطلاعات تازگي ندارد و مدتهاست بحث پيرامون اين مطالب بطور روزمره در مطبوعات غربي به چشم ميخورد. آنچه اخيرا براي اولين بار از آن سخن به ميان آمده همكاري و اتخاذ سياستهاي مشابه و مشترك اين دو رژيم در برخورد با غرب و به ويژه آمريكاست. ناظران معتقدند در درجه نخست هر دو حكومت از يك استراتژي مشترك پيروي ميكنند و آن استفاده از سلاح اتمي براي شانتاژ و باج خواهي است. هر دو حكومت ميخواهند با دستيابي به سلاح هستهاي آمريكا را مجبور كنند كه به رهبران اين نظامها ضمانت بدهد كه نه تنها عليه آنها به اقدام نظامي دست نخواهد زد بلكه از آنها در برابر هر نوع خطر براندازي حمايت خواهد كرد. آنچه آنها در نظر دارند نوعي قرارداد «يالتا» است. همان قراردادي كه در آخرين ماههاي جنگ جهاني دوم ميان روسيه شوروي از سويي و آمريكا و متحدينش از سوي ديگر در شهر ساحلي درياي سياه به امضا رسيد و به همان نام خوانده ميشود. بر مبناي آن قرارداد شوم روسيه شوروي تمامي كشورهاي اروپاي شرقي را به قيد اسارت كمونيسم كشاند و براي مدت قريب پنجاه سال صدها ميليون اروپايي در اسارت باقي ماندند. امروز هم حكومتهاي پيونگ يانگ و تهران ميخواهند آمريكا را ناچار سازند كه با آنها قراردادي امضا كند كه در آن اسارت ملتهاي كره شمالي و ايران براي مدت نامعلومي مورد تأييد قرار گيرد. در شرايط كنوني امكان چنين رويدادي بعيد به نظر ميرسد اما از ظواهر امر چنين بر ميآيد كه كره شمالي و ايران قصد دارند با فشار مشترك در زماني كه آمريكا در عراق گرفتار است دولت بوش را ناچار سازند به چنين پيشنهادي تن در دهد. احتمالا رژيم جمهوري اسلامي نيز متعهد شده است كه به نوبة خود بتواند اوضاع عراق را آشفتهتر سازد و از اين راه فشار بيشتري بر آمريكا وارد آورد. از آنجا كه مفسران آمريكايي در مورد احتمال چنين تباني ميان دو عضو باقيمانده «محور شرارت» نوشتهاند و در مورد آن هشدار داده اند، احتمال چنداني براي به ثمر رسيدن اين نقشه و استراتژي وجود ندارد.
# posted by Free_Iran_Now : Wednesday, May 25, 2005