اسلام یک مذهب یا یک ملعبه سیاسی
پدیده دین اسلام به نظر میرسد که اکنون بیش از پیش مانند همیشه از پشت صحنه ها با دستان نا مرئی هدایت میشود. در گفتارهای پیشین بدونه پیشگوی به این مسله که چگونه قوانین اسلام بر حسب شرایط روز از طرف عده معدودی در جهت بدست آوری اهداف سیاسی و یا خارج کردن نظامی از روال عادی و روزمره ان توسط گروههایی به نامهای و اشکال مختلف مورد بهره برداری قرار میگیرد. در این مورد به خمینی و طالبان و مقتدا صدر و ....... اشاره شده است. اکنون ما ایرانیان بخوبی به عواقب حملات اعراب به میهنمان ایران و چگونگی انقراض تمدن خودمان کمابیش آگاه هستیم. به تمام ما ایرانیان به اثبات رسیده است که یکی از علل عدم پیشرفت اجتماعی و سیاسی و صنعتی ما ایرانیان همگام با دیگر کشورهای آزاد جهانی همانا همسو شدن با فرهنگی است که به صورت تحمیلی از سوی اجانب و حامیان داخلی این فرهنگ منحط و ضد بشری میباشد. اکنون چند ی است که به نظر میرسد گروه خاصی مجددآ در این منطقه با استفاده از یک موضوع پیش پا افتاده مانند کشیدن کاریکاتورهای محمد با مهیج کردن و جوشاندن غیرت جوانان ناآگاه مسلمان در صدد دست یابی به اهداف شومی میباشند . بطوری که پیداست کاریکاتورهای سه ماه پیش در پی نوشتن یک کتابچه آموزشی برای کودکان کنجکاو شروع شده وگویا نویسنده با نصب اگهی در روزنامه های محلی جهت بدست اوردن عکسهای از محمد ویا یاران تشکیلاتی او در زمان اختراع اسلام تقاظای همکاری کرده بوده است . نویسنده دانمارکی کویا بدون اطلاع به اینکه کشیدن هر گونه عکسی یا نقاشی از موجودات یا آقرینش بر طبق قوانین قرون واسطائی اسلامی حرام میباشد دست به این کار زده بوده است. در این بین کاریکاتورهای بی مزه نیز از طرف عده ای که بر طبق شرایط زمانی کشیده شده بوده به دست نویسنده رسیده است.
از انجایی که امروزه پرچم و نیروی محرکه تروریسم در جهان آئین اسلام میباشد طبیعتآ نیز کاریکاتوریستها نیز بنیانگزار این ائین را به دیده یک تروریست یا کسی که فراهم اورنده موجبات ترس و رعب ووحشت میباشد نگریسته و اقدام به طراحی چهره نامعلوم ایشان میکنند. گویا بعد از چاپ این کاریکاتورها در یک روزنامه پرتیراژ دانمارکی و بعدها در روزنامه های پر تیراژ اروپایی عده ای طبق معمول از این فرصت استثنائی در جهت هدایت ان به سوی اهداف خود که همانا بحران آفرینی در سطوح سیاسی بین اللملی و آشوفته کردن اوظاع داخلی میباشد میباشند . ذر این رابطه عده ای به اتش کشیدن سفارت دانمارک در سوریه و لبنان اقدام کرده اند . سوریه کشوریست که با دستاویز قراردادن آئین اسلام به صدور و حمایت تروریسم دولتی اقدام میکنند . و این در ایامی است که سران حکومتی آن به جهت قتل رفیق حریری در زیر علامت سوال هستند . حمله های فیزیکی و آتش زدن به اماکن ذر سوریه و لبنان چیزی جز تروریسم دولتی نبوده و این اعمال مجددآ تحمیلی بودن یک ائین را به جهانیان به اثبات میرساند. اکنون زمانی است که دیگر کسی قادر به تحمیل چیزی به عنوان یک آئین سر بسته بدون عیان کردن محتوای ان به دیگران نمیباشد. بشر امروزی در زمانی زندگی میکند که فضا پیماها جهان آزاد در حال پیمودن میلیونها سال نوری را در فضای پهناور افرینش هستند. از دیدگاه دیگری به آتش کشیدن و اشغال فیزیکی اماکن دیپلماتیک دانمارک و کشورهای ازاد نه تنها موجبات سکوت دگراند یشان ودیگران را در کشورهای مذبور فراهم نکرده بلکه خود گواهی دیگریست که جهانیان میبایست مجددآ در بازنگری به این آئین کوشا باشند. آئینی که در بعضی از مواقع ادعای رحمت و صبوری و شکیبائی را دارد. چگونه میتوان ائینی را شکیبا دانست؟ اگر باورمندان این ائین با کوچکترین خطای سر زده از جانب کسی قصد بریدن سرو نابودی خاطی را داشته باشند. 27 سال حکومت اوباشان اسلامی در ایران و سوریه و در کلیت در هر جا که اثری از این ائین سر بسته باشد گواهیست بصری عیان از ماهیت مخرب ائینی که ارمانی جز گشتارو عذاب مخلوقان نداشته و نخواهد داشت.
# posted by Free_Iran_Now : Sunday, February 05, 2006
