ایرانیان نیازی به قیمیت ملایان تازی ندارند
با قیام ملی خود برای آزادی ایران کوشا باشیم

Friday, March 03, 2006

رابرت گرين اينگرسول ١٨٧٢



ترجمه: اعظم کم گويان
گفته مى شود که يکى از همين خدايان، دستورات زير را در مورد به بردگى گرفتن انسانها به پيروان خود داده است:
"اگر يک برده هبرو را خريديد، او معمولا ٦ سال خدمت مى کند و درسال هفتم آزاد شده و به بيرون مى رود. اگر با پاى خودش آمده با پاى خودش هم بيرون مى رود، اگر متاهل باشد همسرش هم با او مى رود. اگر ارباب برايش همسر گرفته باشد و او داراى فرزندان دختر و پسر بشود، ارباب صاحب همه آنها خواهد بود و اگر مرد آزاد شود فقط خودش مى رود چون همسر و فرزندانش متعلق به ارباب هستند. حال اگر برده بگويد که من همسر و بچه هايم را دوست دارم و نمى خواهم بروم، ارباب او را به نزد داورانى مى برد که حکم مى کنند که گوش برده را در بيرون خانه و در ملا عام با درفش سوراخ کرده و وى تا آخر عمر بعنوان غلام حلقه بگوش برده ارباب باقى بماند.
آيا اين عمل تاکنون از هيچ شيطانى سر زده است؟ آيا هيچ شيطانى چنين راه حلى بيرحمانه و قسى القلب را در حق يک پدر، همسر و کودکان آنها انجام داده است؟ چه کسى چنين خدايى را عبادت مى کند؟ چه کسى در مقابل چنين هيولاى کريهى سجده مى کند؟ چه کسى براى چنين خونخوارى عبادت بجا مى آورد؟ کليه خدايان دشمنانشان را تهديد کردند که روح آنها را دچار عذاب مى کنند. کداميک از شياطين چنين تهديداتى کرده اند؟
از نظر من توضيح ايده هاى مربوط به خدايان و شياطين ساده و سهل است. آنها توليدات کاملا مادى و طبيعى هستند. انسان همه آنها را آفريده است و تحت شرايط مشابه و يکسانى دوباره همه آنها را خلق خواهد کرد. انسان نه فقط کليه اين خدايان را خلق کرده بلکه آنها را از موادى که در اطرافش بوده ايجاد کرده است. عموما انسان، خدايان را در قالب خودش زده است و به آنها دست، سر، پا، چشم، گوش و اندام تکلم را بخشيده است. در هر ملتى، هم خدايان و هم شياطين آنها نه فقط همان زبان سراسرى را حرف مى زنند بلکه همان اشتباهاتى که مردم عادى در زمينه هاى تاريخ، جغرافيات، ستاره شناسى و کليه واقعيات ديگر مرتکب مى شوند را مرتکب مى گردند.
هيچ خدايى متفاوت تر و پيشرفته تر از مردمى که او را خلق کرده اند، نبوده است. سياه پوستان خدايان خود را با پوست سياه و موى فرفرى درست مى کردند؛ خدايان مغول ها پوست زرد و چشمان بادامى تيره داشتند. يهوديان مجاز نبودند که خدايان خود را نقاشى کنند وگرنه، ما يهودا را با ريش پر، صورت بيضى شکل و يک دماغ عقابى مى ديديم. زئوس يک يونانى کامل و تمام عيار بود و ژئو مانند يک عضو سناى روم به نظر مى آمد. خدايان مصر صورتهاى صبور و قيافه هايى آرام مانند مردمى که آنها را ساخته بودند، داشتند. خدايان کشورهاى شمالى در رداهاى پشمى و گرم؛ و خدايان مناطق حاره لخت بودند. خدايان هند سوار فيل بودند و خدايان جزاير، شنا کنندگانى ماهر بودند. خدايان مناطق قطبى شيفته چربى وال (حيوان عظيم الجثه) بودند.
تقريبا همه مردم خدايان خود را نقاشى و طراحى مى کردند. سپس اين نقاشى و طراحى توسط مردم فقير و طبقات پائين بعنوان خدايان واقعى تلقى مى شدند که بايد نماز و عبادت و قربانى در حق آنها انجام مى شد. در برخى از کشورها حتى امروزه هم اگر مردم بعد از يک دوره طولانى عبادت و قربانى براى خداى خود، به خواسته ها و اميال شان نرسند، اين خدايان يعنى همان تصاوير و مجسمه ها و طراحى ها را، بعنوان خدايان نالايق و ناتوان با روشى سرزنش بار، رو به پشت گذاشته، روى آنها را مى پوشانند و با نفرين و سرزنش به آنها مى گويند:
"شما بى قرب و ارزش هستيد؛ ما شما را در يک معبد رفيع و مجلل خانه داديم؛ با طلا تزئين تان کرديم؛ بهترين اغذيه را برايتان فراهم نموديم و زيبا رويان را به شما تقديم کرديم؛ با اين همه توجهات و محبت ها، شما آنقدر ناسپاس هستيد که از برآوردن خواستهاى ما امتناع مى کنيد" پس از اين، آنها خدايان خود را از جايگاه شان پائين کشيده، رو به پشت مى خوابانند و در اشغال و کثافات در گذرگاهها رها مى کنند. اگر پس از مدتى اين مردم بنوعى و به دليلى به خواستشان رسيدند، طى تشريفات بزرگى اين خدايان را تميز کرده و با احترام آنها را به معبد باز گردانده و در مقابل شان تعظيم کرده و از عمل خود معذرت خواهى مى کنند. آنها به خدايان خود مى گويند:
"ما مقدارى شتابزده بوديم و شما هم قدرى تعلل کرديد. چرا شما بايد کارى بکنيد که سزاوار چنين برخوردى بشويد؟ آنچه که اتفاق افتاده بهر حال اتفاق افتاده است. بيائيد ديگر درباره آن فکر نکنيم. اگر شما گذشته را فراموش کنيد ما شما را مجددا و بيش از گذشته در طلا و نور و ناز و نعمت غرق خواهيم کرد."
انسان هرگز از حيث خدا و خدايان کم نياورده است. انسان تقريبا همه چيز را عبادت کرده است از جمله بدترين و تهوع آورترين جانوران را. انسان، خدا، زمين، آب، هوا، نور و ستارگان را پرستش و حتى براى صدها سال در مقابل مارهاى بزرگ سجده و تعظيم کرده است. در همين دوران معاصر، قبايل وحشى، خدايان خود را از اشيايى که از مردم متمدن مى گيرند، مى سازند. قبيله توداس، زنگوله گردن گاو را عبادت مى کند. قبيله کوتاس به يک جفت بشقاب نقره اى که بنظر آنها زن و شوهر محسوب مى شوند، نماز و عبادت مى کنند.
برترى فيزيکى مرد بر زن، اين واقعيت که اکثريت خدايان مذکر هستند را توضيح مى دهد. اگر زنان اين برترى فيزيکى را دارا بودند، آنگاه اکثر خدايان، زن مى شدند و بايد لوکس، با لباسهاى لختى وموهاى آويزان و براق، و در وسايل مجلل ظاهر مى شدند.
هيچ چيز از اين روشن تر نيست که هر ملتى، شخصیتهای عجيب خود را به خدايان ساخته دست خود مى بخشد و هر فرد نيز ويژگيهاى منحصر به فرد و غريب شخصيتى اش را به خدايش مى دهد.

This page is powered by Blogger. Isn't yours?