جمعه ۰۴ فروردين ۱۳۸۵
۱۳۸۵.۰۱.۰۲ كيهان لندن شاهين فاطميدرست همان زماني كه اكثر ايرانيان درون و برون مرزي سرگرم مراسم نوروزي و چهارشنبه سوري بودند، ناگهان و ظاهرا به طور غيرمترقبه خبر مذاكره ميان تهران و واشنگتن نخست به عنوان يك شايعه و سپس به صورت يك خبر تأييد شده از طرف جورج بوش و سيدعلي خامنهاي فراگير شد. مدتها بود كه شايعه مذاكرات مخفيانه ميان دو دولت وجود داشت ولي كمتر كسي به آن توجه ميكرد زيرا طي اين مدت 27 سال گاه و بيگاه اين نوع شايعات به طور موسمي رايج شده است. شايد اين آخرين شايعه بايد بيشتر جدي گرفته ميشد چون بدون انجام يك سلسله مذاكرات پشت پرده بعيد به نظر ميرسد كه بيمقدمه عبدالعزيز حكيم رئيس مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق و رهبر فراكسيون شيعههاي عراقي مثل آدمهاي خواب نما شده پيشنهادي بكند و بلافاصله تهران و واشنگتن موافقت خودشان را اعلام كنند. احتمالا گفتگوهاي پشت پرده به حداقل نتايج مورد علاقه طرفين رسيده است والا در چنين شرايطي آن هم با اين سرعت و صراحت از اين گفتگو استقبال نميشد. از آنجا كه بر سر ميز مذاكره نشستن دولتي كه 27 سال است آيتاللهها آن را «شيطان بزرگ» خواندهاند با كشوري كه آقاي بوش آن را يكي از اعضاي «محور شرارت» خوانده و پليد و اهريمني لقب داده است يك رويداد ساده و پيش پا افتاده نيست، بايد خود را آماده كنيم براي شنيدن و خواندن و ديدن نظرات، تفسيرها و تجزيه و تحليلهاي گوناگون. آن گاه پس از فرونشستن گرد و خاك بحث و مناقشه و بدست آوردن اطلاعات بيشتر شايد بشود به يك جمعبندي معقول و عاري از انواع تئوريهاي توطئه آميز پرداخت. حفظ نظام واجب است آن گونه كه از اخبار و نوشتارها بر ميآيد تصميم مقامات تهران در مورد اين مذاكرات بسيار عجولانه اتخاذ شده است و احتمالا ترس و وحشت از اقدامات احتمالي نظامي و سياسي آمريكا در مورد رژيم يكي از عوامل مؤثر در اين شتابزدگي بوده است. حضور نمايندگان دانشجويان ايراني در كنگره و سناي آمريكا، اظهارات مقامات رسمي آمريكائي در مورد پشتيبانيهاي معنوي و لجستيكي از مخالفان رژيم، احتمالا همه بخشي از برنامه دولت آمريكا براي كشاندن ايران بر سر ميز مذاكره بوده است. از سوي ديگر طي هفتههاي اخير گزارشهای متعددي در مورد نقشههاي «محرمانه» نظامي به خبرنگاران و مفسران «بروز» داده شده است و آنها به انتشار آن پرداختهاند. بايد توجه داشت كه وقتي علي لاريجاني در مجلس اسلامي در برابر اعتراضات مكرر نمايندگان شوريده بخت بيخبر از همه جا به افتتاح باب مذاكره با آمريكا ميگويد «حفظ نظام واجب است» بايد حديث مفصل خواند از اين مجمل. اما در اين ميان حسين شريعتمداري سردبير كيهان تهران (حامي احمدي نژاد) و نظريه پرداز رژيم به هيچ وجه سر طاعت فرود نميآورد و در سرمقالهاي تحت عنوان «اين گام و آن دام» چنين مينويسد: «اظهارات اخير آقاي دكتر لاريجاني دبير شوراي عالي امنيت ملي كشورمان درباره مذاكره با آمريكا، از ورود ايران به ورطه هولناكي حكايت ميكند كه آمريكا و متحدانش سال هاي متمادي در انتظار آن بودهاند و بارها براي كشاندن ايران به پاي ميز مذاكره -بخوانيد كشاندن ايران به اين ورطه هولناك - تلاش كرده و تاكنون نيز در تمامي موارد ناكام بودهاند، بنابراين بسيار تأسف انگيز و تعجب آور است كه در شرايط كنوني به اين خواسته استراتژيك آمريكا پاسخ مثبت داده ميشود و عواقب و پيآمدهاي خطرناك آن از نگاه مسئولان محترم كشورمان پنهان ميماند! داستان از آنجا آغاز شد كه چند روز قبل، آقاي سيدعبدالعزيز حكيم، رئيس مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق، از ايران درخواست كرد درباره مسائل عراق با آمريكاييها به مذاكره نشسته و از اين طريق به برقراري ثبات و امنيت در اين كشور اشغال شده كمك كند و در پي اين درخواست، آقاي دكتر لاريجاني طي مصاحبهاي اعلام كرد؛ «مدتهاست كه آمريكايي ها اين تقاضا را مطرح كردهاند. سفير آمريكا چندين بار اعلام كرده كه حل بعضي از مشكلات در عراق را نيازمند مذاكره با ايران ميداند ولي، ما به حرف هاي آنها اعتماد نداريم... اما، اين بار، آيت الله حكيم كه از رهبران برجسته اسلامي عراق است و اكثر خانواده ايشان در راه استقلال شهيد شدهاند، اين خواسته را بيان كرده است و با توجه به اين درخواست و جداي از درخواستهاي قبلي و براي حل مسائل عراق و مشكلات اين كشور و براي ايجاد آزادي واقعي در اين كشور، اين درخواست را ميپذيريم و افرادي را براي مذاكره مشخص ميكنيم كه اين مذاكرات را در حوزه عراق انجام دهند و به آينده عراق كمك كنند»!! و اما، اگرچه در حسن نيت و دلسوزي آقاي لاريجاني ترديدي نيست ولي درباره اظهارات ايشان كه ميتواند موضع رسمي جمهوري اسلامي ايران تلقي شود گفتني هايي هست. 1 -توضيح آقاي لاريجاني كه اين درخواست از سوي آيت الله حكيم صورت پذيرفته و ايران به درخواستهاي مشابه قبلي كه از جانب سفير آمريكا در عراق صورت پذيرفته بود، توجهي نكرده است، به يك شوخي شبيهتر است تا سخني جدي و منطقي، چرا كه به هرحال پاي مذاكره با آمريكا در ميان است و چه فرقي ميكند كه واسطه اين مذاكره آقاي حكيم باشد يا يكي از مقامات رسمي آمريكا!... چرا سر خودمان را كلاه ميگذاريم؟! 2 -براي اطلاع مسئولان محترم كشورمان -اگر اطلاع ندارند -اشاره به اين نكته ضروري است كه چند ساعت بعد از اعلام آمادگي ايران براي مذاكره، شبكه سراسري S.B.P (کذا) آمريكا در تفسيري با كنايه از تسليم ايران بعد از 27 سال سخن گفت و «آدام ارلي» سخنگوي وزارت خارجه آمريكا، كه به همين منظور در جمع خبرنگاران حاضر شده بود، در پاسخ به يك خبرنگار كه پرسيده بود «اين درخواست ابتدا از سوي ايران مطرح نشده، بلكه پيشنهاد مذاكره دو ماه قبل، از جانب «زلماي خليل زاد» سفير آمريكا در عراق ارائه شده بود»، گفت؛ «دولت ايران يك دولت تروريست است و در ناآراميهاي عراق دست دارد بنابراين پيشنهاد سفير آمريكا براي مذاكره با ايران از نوع احضار سفير يك كشور و هشدار به وي بوده است»!... اقرار به ذلت براي رژيم: حسين شريعتمداري که از شدت عصبانيت عنان اختيار از دست داده است. چنين ادامه ميدهد: «توجه بفرمائيد...! ذلت از اين بيشتر؟!... ما ادعا ميكنيم كه درخواست مكرر آمريكا براي مذاكره را نپذيرفتهايم و تنها به خاطر گل روي آقاي حكيم حاضر به مذاكره شدهايم!... و آمريكاييها ميگويند، منظور سفير ما در عراق، مذاكره نبوده، بلكه هشدار به ايران براي دست كشيدن از تروريسم و خودداري از دخالت در ناآرامي هاي عراق بوده است!... 3 -ممكن است گفته شود -و بارها گفته شده است -كه مذاكره با آمريكا و برقراري رابطه با اين كشور چه اشكال و ايراد منطقي دارد؟ مگر جمهوري اسلامي ايران با برخي ديگر از كشورها كه در دشمني و كينه توزي با ايران تابلو دارند، رابطه ندارد؟ بنابراين ميتوانيم ضمن برقراري رابطه با آمريكا، مواضع سياسي خاص خودمان را داشته باشيم. همانگونه كه با انگليس و... رابطه داريم! در اين استدلال به ظاهر منطقي يك نكته بااهميت و سرنوشت ساز ناديده گرفته شده است، نكتهاي كه چند سال قبل، رهبر معظم انقلاب با نگاه حكيمانه و تيزبين خود به آن اشاره داشتند و آن اين كه؛ آمريكا از ايران، فقط «مذاكره» ميخواهد و نه «رابطه». به بيان ديگر، مقصود آمريكا از مذاكره با ايران، برخلاف آنچه در عرف مذاكرات در نظر گرفته ميشود، حل و فصل مشكلات فيمابين و رسيدن به يك رابطه منطقي و ديپلماتيك نيست، بلكه مقصود آمريكا از مذاكره، اعلام تسليم پذيري جمهوري اسلامي ايران و حذف اين «الگو» از فرهنگ سياسي، انقلابي و مبارزاتي جهان اسلام است. چرا..؟! بخوانيد؛ 4 -مقاومت 27 ساله جمهوري اسلامي ايران در برابر باج خواهي و زورگويي آمريكا و متحدانش، ايران اسلامي را به پرچمدار مبارزه با سلطه جهاني و يك الگوي موفق براي حركت هاي آزادي خواهانه و استقلال طلبانه تبديل كرده است به گونهاي كه امروزه، نهضتهاي اسلامي در جهان اسلام، با الهام گرفتن از 27 سال ايستادگي و مقاومت ايران اسلامي، به حركت خود ادامه ميدهند و جمهوري اسلامي ايران را عقبه استراتژيك و نمونه موفق و پيشتاز براي جنبش هاي مقاومت ميدانند. انتفاضه فلسطين از 27 سال مقاومت ايران در مقابل باج خواهي و زورگويي آمريكا ريشه گرفته، حزبالله لبنان، حركت اسلامي در بحرين، پيروزي اسلامگرايان در تركيه، الجزيره و... كه عرصه را بر آمريكا و متحدانش تنگ كردهاند، همگي با نگاه به الگوي ايران اسلامي شكل گرفته و به حركت خود ادامه ميدهند. هدف آمريكا از كشاندن ايران به پاي ميز مذاكره، ابلاغ اين پيام به حركت هاي اسلامي در تمامي جهان اسلام است كه ايران نيز بعد از 27 سال مقاومت چاره اي جز تسليم در برابر آمريكا نداشت! تا با ارسال اين پيام ساير حركت هاي اسلامي را از ادامه ايستادگي و مقاومت نااميد كنند، به بيان ديگر آمريكاييها اين مذاكره را، فقط براي «مذاكره» ميخواهند و نه هيچ چيز ديگر. آيا مسئولان محترمي كه از مذاكره با آمريكا سخن ميگويند، از درك اين نكته بديهي عاجزند؟ و آيا هرگز انديشيدهاند كه چه متاع گرانبهايي را به بهاي اندك ميفروشند؟! آنچه گذشت، فقط يك «تحليل سياسي» نيست -اگرچه از اين زاويه نيز هشداردهنده است -بلكه واقعيت غيرقابل انكاري است كه قبل از ما، دشمنان تابلودار ايران اسلامي، بارها بر آن تأكيد ورزيدهاند و عجيب است كه مسئولان ديپلماسي خارجي كشورمان از اين نكته بديهي غافل هستند. 5 -هنوز دبير شوراي عالي امنيت ملي كشورمان لب از سخنان اخير نبسته و نفس تازه نكرده بود كه شاهد -از غيب كه نه -از سوي آمريكا و متحدان اروپايياش رسيد. آمريكاييها بلافاصله بعد از انعكاس اظهارات اخير آقاي لاريجاني، از تسليم ايران بعد از 27 سال سخن گفتند و با بوق و كرنا، اين «تسليم پذيري»! -به زعم خود -را بر اوراق روزنامهها، صفحه تلويزيون ها و تلكس خبرگزاري هاي خود نشانده و به همه دنيا مخابره كردند و اين توهم پراكني همچنان ادامه دارد... 6 -در بخشي از اظهارات آقاي لاريجاني آمده است كه «اين مذاكرات تنها در حوزه عراق انجام خواهد گرفت»! كه بايد گفت، مقصود آمريكا، كشاندن ايران به پاي ميز مذاكره با اهداف يادشده است و چه فرقي ميكند كه اين مذاكرات در كدام «حوزه» و درباره چه موضوعي باشد؟ اگرچه در مورد مذاكره پيرامون مسائل عراق نيز، بلافاصله برخوردي حقارت آميز داشته و آن را در حدّ تذكر و هشدار به يك كشور دانستهاند. آنهم تذكر و هشدار از سوي سفير كشوري كه حضورش در عراق، غيرقانوني، اشغالگرانه و باج خواهانه است. بنابراين، بهتر است به اصل ماجرا اشاره شده و صورت مسئله را تغيير ندهند، زيرا در هر دو صورت، ملت مسلمان و پاكباخته ايران اجازه نمي دهد كه دستآورد 27 سال مقاومت و خون دادن و خون دل خوردن مردم اين مرز و بوم اينگونه ذليلانه زير پاي آمريكا لگدمال شود و اين دستآورد الهي و حاصل خون شهيدان بر سر ميز مذاكره به يغما برود. 7 -و بالاخره، دبير شوراي عالي امنيت ملي، يكي از مسئولان بلندپايه دولت اصولگراست، و به يقين، اظهارات تأسفآور ايشان نمي تواند بدون هماهنگي قبلي با مجموعه دولت و دستگاه سياست خارجي كشورمان باشد. و اگر غير از اين بود، تاكنون بايستي بارها از سوي ساير مسئولان اجرايي نظام تكذيب ميشد. با توجه به اين نكته بايد خطاب به آنان گفت به هوش باشيد و هرچه زودتر با اعلام اين كه هيچگونه مذاكرهاي با آمريكا نخواهيد داشت، از اين ورطه هولناك و دام ويرانگري كه براي ايران اسلامي تدارك ديدهاند، خارج شويد.» بيچاره حسين شريعتمداري و ديگر رهبران عقب مانده نظام تهران بيجهت در انتظار تكذيب «رهبر معظم» دقيقه شماري كردهاند. جناب رهبر درست يك روز بعد از عيد سكوت خود را شكست و جام زهر را سركشيد! اما براي خالي نبودن عريضه در ضمن «تأييد مذاكره با آمريكا بر سر عراق» گفت «مقامات آمريكا بايد از زورگوئي اجتناب كنند.» حالا تفسير اين كلام حكيمانه را بايد به عهده هر خواننده و شنونده عاقلي واگذار كرد. براي پارهاي از افراد منجمله اين بنده سراپا تقصير اين فرمايش آقا داستان آن مردي را تداعي ميكند كه در آن داستان معروف پس از رفتن متجاوزان زماني كه همسرش وي را سرزنش ميكرد كه اي بيغيرت چرا عكسالعملي دربرابر متجاوزين به ناموست نشان ندادي با گردني برافراشته گفت چنين نيست آنها دور من يك دائره كشيدند و گفتند حق نداري پايت را از حدود اين دايره خارج سازي اما من عليرغم گفته آنها چندين بار پايم را خارج از دايره نهادم! پاريس 22 مارس 2006
link to original article
# posted by Free_Iran_Now : Saturday, March 25, 2006