چهارشنبه ۰۲ فروردين ۱۳۸۵
مذاکره با جمهوری اسلامی؟؟؟؟
یکی از حیله های اسلامگرایان از بدو اختراع اسلام تاکنون؛ الوده کردن جوامع بشری به خیانت و تزویر و در تداوم به خشونت کشیدن جامعه به هر صورت ممکن میباشد، یکی از ابزارات پیشبرد اهداف استفاده بی چون و چرا از جهالت و یا کسانی است که به گوشه تاریک این فرهنگ کشیده شده اند بوده است. اسلامگرایان طبق سنت مخترعین این ایین بعد از گشتار . راه انداختن جوی خون سعی در رسیدن به هدفی میباشند که به گفته آنها جامعه بی طبقه توحیدی میباشد. جامعه بی طبقه توحیدی جامعه ای است که از طرف خداوند اعراب یعنی الله به محمد ابن عبدالله دیکته شده است و میبایست به دیگران نیز تحمیل شود، در غیر این صورت در جهانی بودن یا شدن این آیین خللی وارد میشود. ولی وقتی که پیروان ایین ناب محمدی بعد از بکارگیری شیوه ها و ابزار الات و به راه اندازی جویهای خون جوانان ووووووووو در مقابل آیینها یا قدرتهای دیگری بهنگام احساس خطر و ندیدن سراب پیروزی و عدم نزدیکی به اهداف شوم خود به جای اعلام بی عرضگی و اعلام شرم و انزجار و تقاضای پوزش از کسانی که فریب سراب اسلامی را خورده و سر از ناکجا آباد ذر آورده آند بی شرمانه و رضیلانه که مختص فرهنگ تازی میباشد؛ قربانیان را به مسالحه و مذاکره دعوت میکنند. رهبران تشکیلات جهنمی اسلامی بعد از 27 سال مرگ بر امریکا گفتن و حمایت از گروها ی تروریستی برای به زانو در آوردن ملتی که در حال تسخیر مطلق فضاست در عین شکست فاحش در این مورد و موارد شکستهای پی در پی خود اکنون در مقام مذاکره روی در رو با امریکا شده اند. ولی هر چه که باشد تشکیلات اسلامی در ایران به هر صورتی شاید خود را مطرح کرده باشند و این امر به قیمت 27 سال از عمر و ضررهای اقتصادی و معنوی ما ایرانیان تمام شده است که شوربختانه خواسته و ناخواسته الوده فرهنگ اعراب و حتی در بعضی از موارد نیز کاسه داغتر از آش هم شده ایم.
آقای نیکلاس برنز معاون سیاسی وزارت امورخارجه آمریکا روز سهشنبه تاکید کرد که در مذاکراتی که قرار است میان سفیر آمریکا در بغداد و نمایندگان جمهوری اسلامی انجام شود، آمریکا قصد دارد نگرانی خود را مداخله ایران در امور عراق ابراز کند. مقامات آمریکا حکومت ایران را به تامین بمبهای پیشرفته که عناصر شورشی در عراق بر سر راه کاروانهای نظامی آمریکا کار میگذارند، متهم کردهاند. این مذاکرات در تفسیر مفسران سیاسی، بازتابهای گوناگونی یافته است. بهنام ناطقی (رادیوفردا، نیویورک): مذاکرات با ایران از نظر جناح تندرو حکومت بوش یک دام انفجاری است و از نظر میانهرو، روزنهای نمایانگر راه خروج آمریکا از عراق. آقای جیم هوگلند، مفسر واشنگتن پست مینویسد هر دو اینها حق دارند و رئیس جمهوری آمریکا باید این مذاکرات را از یک طرف یک دام ببیند و از یک طرف یک فرصت، و در برخورد با ایران، همزبان و همگام با متحدان آسیائی و اروپائی آمریکا عمل کند. وی ضمن اینکه تاکید آمریکا از پرهیز بر مذاکره در باره برنامه اتمی ایران را تائید میکند، توصیه میکند که آمریکا نقش فعالتری در مذاکرات اتمی با ایران بگیرد و به جای نشستن در حاشیه رهبری مذاکرات بر سر غنیسازی اورانیوم را بر عهده بگیرد. اما مفسر بینالمللی، امیر طاهری، در مقالهای که از جمله در روزنامه نیویورک پست منتشر شده است، مذاکرات آمریکا با ایران در باره عراق را اقدام غیرعاقلانهای میداند. آقای طاهری یادآور میشود که هرچند ایران و آمریکا هر دو از سقوط حکومت بعثی صدام حسین در عراق سود بردهاند، اما اهداف مشترکی در عراق ندارند. وی مینویسد آمریکا عراقی دمکراتیک و هوادار غرب، با اقتصادی باز میخواهد که همانطور که رئیس جمهوری آمریکا آقای جرج بوش گفته است، نمونهای برای جهان عرب و تمام جهان مسلمان باشد، اما حکومت ایران از این میترسد که پاگرفتن دمکراسی در عراق، به قیام دمکراتیک علیه جمهوری اسلامی در ایران منجر شود. از نظر آقای امیر طاهری، هدف ایران در عراق این است که با استفاده از زور آمریکا امکان روی کار آمدن یک حکومت سنی را منتفی کند و از طریق حکومت شیعه دست نشانده در عراق، نفوذ خود را در سه کشور سوریه، لبنان و عراق تحکیم بخشد. وی یادآور میشود که حکومت ایران دو معاهده برای تقویت ادعای نفوذ خود در عراق گردگیری کردهاند: یکی معاهدهای است که در قرن نوزدهم با عثمانی امضا شد که به ایران اجازه نظارت و حتی لشکرکشی به شهرهای نجف، کربلا و کاظمین که زیارتگاههای شیعیان هستند را میدهد و با استفاده از آن جمهوری اسلامی با حکومت جدید عراق قراردادی منعقد کرده است که اجازه میدهد سالانه 600 هزار زائر ایرانی به این شهرها سفر کنند. معاهده دیگر، پیمان الجزایر است که بین شاه و صدام حسین امضاء شد و کنترل نصف شط العرب یا اروندرود را به ایران میدهد، و با استناد آن عملا ایران میتواند کنترل شریان اقتصادی و صادرات و واردات عراق را در اختیار بگیرد. آقای طاهری معتقد است که آمریکا با دعوت خود از ایران برای مذاکره در باره عراق امتیازی به ایران داده است، علیرغم آنکه حکومت ایران در آزادسازی مردم عراق از یوغ صدام حسین نقشی بازی نکرد. طاهری، با اشاره به سخنان عبدالعزیز حکیم، رئیس تشکل سیاسی – نظامی شیعهای که دههها در ایران و با کمک مالی و نظامی حکومت ایران فعالیت میکرد، یادآور میشود که امتیاز دیگری که آمریکا با این دعوت به مذاکره به جمهوری اسلامی داده است این است که حالا ایران میتواند خود را در موضع سخنگوی مردم عراق قرار دهد. طاهری مینویسد دعوت از ایران برای مذاکره هم اشتباه است و غیر لازم و چنانکه شارل دو تالیران دیپلمات و نخستوزیر فرانسه درآغاز قرن 19 گفته است، در سیاست انجام یک کار غیرلازم از اشتباه هم بدتر است. مولف و صاحبنظر مقیم واشنگتن آقای گرث پورتر Gareth Porter در مقالهای که سندیکای اینترپرس ایتالیا پخش میکند و روزنامههای متعدد منعکس شد، مینویسد هرچند که تندروهای حکومت بوش سعی میکنند مذاکره بر سر عراق را از بحران اتمی ایران دور نگه دارند اما این مذاکرات فشار بر آمریکا بر سر مذاکره با ایران بر سر برنامه اتمی و مسائل امنیتی دیگر را بالا میبرد. وی مینویسد تیم دیک چنی و دانلد رامسفلد سعی میکنند با اظهارنظرهای تند به خبرنگاران بر سیاست تغییر رژیم ایران تاکید کنند، اما خانم کاندولیزا رایس، وزیر امورخارجه آمریکا و آقای زلمای خلیلزاد، سفیر آمریکا در بغداد، با توجه به خطر بالاگرفتن جنگهای فرقهای در عراق، معتقد هستند که ایران میتواند کمک کند. از نظر این مفسر، ظاهرا آقای بوش با رایس و خلیلزاد موافق است. ولی او میافزاید حکومت ایران که پیشنهادهای قبلی مذاکره از سوی خلیلزاد را رد کرده بود، با بالارفتن فشارهای آمریکا بر سر برنامه هستهای خود مواجه شده است و میخواهد به بهانه مذاکره در باره عراق، راهی برای مذاکرات گستردهتر با آمریکا پیدا کند، و این در صورتی ممکن میشود که حکومت ایران نشان دهد در بازگرداندن آرامش به عراق میتواند نقش موثری بازی کند.
# posted by Free_Iran_Now : Thursday, March 23, 2006