ایرانیان نیازی به قیمیت ملایان تازی ندارند
با قیام ملی خود برای آزادی ایران کوشا باشیم

Thursday, September 14, 2006

از سعید سیرجانی

ای کوته آستينان
با رسيدن به خانه فرهنگ ناگهان منظره پنج سال پيش ، زمستان ۱۳۵۸ در نظرم مجسم شد و صحنه هائی که به عنوان رهگذر ديده و رواياتی که از اين و آن شنيده بودم. به ياد صحنه های ديدنی و باورنکردنی جوش و خروش جوانانی افتادم که از اکناف هند بدينجا هجوم آورده بودند تا شعارهای مارکسيستی در کپسول اصطلاحات اسلامی پيچيده را بر فرق خلق الله نثار کنند. قيافه جوان نوخط پرحرارتی به يادم آمد که بر سر استاد پير هندی فرياد می زد" کجا آمده ای؟ زبان فارسی طاغوتی است، گورت را گم کن". به ياد جوان چشم و ابرو مشکی خوش ريشی افتادم که اصرار داشت با استفاده از تعبيرات ماترياليستی، منشی خوش قد و بالا و مکش مرگ مای رايزن فراری سابق را يک شبه مسلمان کند و بقيه قضايا. تصويری در ذهنم زنده شد از جوان احساساتی نازنينی که مرتبا به سيگار وينستن پک می زد و امپرياليسم منحوس امريکا را دود می کرد و به هوا می فرستاد، و از همه حيرت انگيزتر مرد ميانه سالی که دو سه سالی پيش از انقلاب در دانشگاه دهلی تن نحيف مرا زير آواری از احکام جازم کمونيستی له کرده بود و اکنون می خواست در دو سه جلسه هم دوره صرف و نحو عربی را تمام کند و هم بنده را به دين مبين اسلام هدايت.......
... قصد انتقامی دارد که شش سالی پيش از اين بمناسبتب گفته بودم " شما هنديها مردم عجيب و غريبی هستيد، همه تان مظهر ..العجايبيد". و اينک به تلافی آن جمله دم گرفته است که:ـ شما ايرانيها مظهر العجايبيد، علمای طراز اول مذهبتان پيشوای مشروطه خواهی می شوند و هوادار نظام قانونگزاری به شيوه فرنگ، در ميادين مرکزی پايتختتان همدستان مرد مجهول الهويه خارج از مذهبی اعلم علمای زمان را بر دار می کشند و جماعتی از به اصطلاح شيعيان پای دارش هلهله می کنند، فرزند همين مجتهدی که در راه حفظ نظام شريعت سر باخته، هوادار دو آتشه مشروطه و آزادی می شود، و فرزند او علم الحاد کمونيستی برمی دارد. هنرمند موسيقی دانتان رئيس شکنجه گران عهد رضاشاهی است و مطبوعترين خواننده روزگارتان عضو ساواک آريامهری. جلاد بيرحمی که در رژيم شاهنشاهيتان سالها رئيس ساواک و عامل مستقيم خفقان و استبداد بوده است از فرستنده عراق مردم را به آزادی خواهی و قيام بر عليه استبداد دعوت می کند، و عليامخدره ای که مظهر قساوت و توطئه و جنايت است در مجمع حقوق بشر به حال ستم رسيدگان و در کند و زنجير پوسيدگان اشک همدردی می ريزد، و مرشد آزادی خواهی و مبارزه با استبدادتان زير لايحه امنيت اجتماعی امضا می گذارد. جوانانی که در کشور اسلامی خودتان درس خوانده اند رها از قيود مذهبی به هزار فسق و فجور آلوده می گردند، و پسر بچه هائی که به امريکا می فرستيد پس از ده بيست سالی اقامت در ديار کفر تبديل به مسلمانهائی دو آتشه ای می شوند و با جهانی حميت دينی و تعصب مذهبی به وطن برمی گردند. آستين پاره های يقه چرکينتان خصم سوسياليسم اند و شاهزادگان سرمايه دار غرق ناز و نعمتان هوادار کمونيسم. طلبه از نجف آمده تان فکلی دو آتشه می شود و مهندس الکترونيک خوانده تان مبلغ مذهبی. نويسنده آزادی خواهتان مامور سانسور جرايد از آب در می آيد و سرگروهبان اندک سوادتان محقق مسائل تاريخی؛ و بالاخره از همه مضحک تر و حيرت انگيزتر اينکه در بحبوحه عجم کشيهای فرمانروای عراق و ترکتازی عراقيان بر اجساد قطعه قطعه هموطنان خوزستانيتان، در ناف روزهائی که خون غيرت بايد در عروق هر ايرانی بجوشد، دو آتشه ترين ناسيوناليستهايتان سايه نشين عطف دامن عربده کش عراقی می شوند و از همان راديوئی ميهن پرستان ايرانی را به طغيان و قيام می خواند که شب و روز گويندگانش عربده " قادسيه صدام" سر می دهند و ملت ايران را مجوس و نژاد ايرانی را فرومايه می خوانند. شما ايرانيها مظهر العجايبيد يا ما هنديها؟ بله، صاحب؟پير هندو به خيال خودش نقطعه ضعفی پيدا کرده و بی آنکه نفسی تازه کند، دم گرفته است که: سعيدی صاحب! انصافت کجا رفته است؟ ما هنديها مظهرالعجايبيم يا شما ايرانيهايی که يک رو. " رئيس و مجلس و فايده" را تبديل به " فرنشين و کنگاشستان و هوده" می کنيد و روزی ديگر دانشجويان رشته های فيزيک و رياضی را به خواندن قصايد امروءالقيس و متنبی وامی داريد؟ ما مظهر العجايبيم يا شما ملتی که با همان شور و ولعی به تماشای سنگسار کرده زناکاران در شهر کرمان هجوم می بريد که تا همين ديروز برای ديدن صحنه های کذائی جشن هنر در خيابان زند شيراز از سر و کول هم بالا می رفتيد؟ ما مظهر العجايبيم يا شما که هر سی سال يک بار جشن نوروز و عزای عاشورايتان قاطی می شود؟ ما مظهر العجايبيم يا شما مردمی که در کاخهای هوس انگيز مصادره ای ورد زهد و تقوی گرفته ايد؟ ما مظهرالعجايبيم يا شما امتی که فيلسوف سرشناستان در پاسخ حريف، به قسم قرآن متوسل می شود که: هر چه درباره هگل گفت مزخرف است؟ ما مظهر العجايبيم يا شما ملتی که از ولايت طوستان هم امام غزالی بيرون می دهيد و هم فردوسی؟ ما مظهرالعجايبيم يا شما مردمی که جوانانتان در فاصله ای کمتر از يک سال از دانسينگها به مجالس تعزيه رو می کنند و بجای پپسی و کوکا شربت شهادت می نوشند؟...

This page is powered by Blogger. Isn't yours?