كمتر از سه هفته به سومين سالگرد زلزله بم باقي مانده. بم هنوز ويرانه است و مردم آن هنوز محروم از حداقلها. آنچه ساخته شده به يارى انجمنهاى غيردولتى است. اما امكانات اين انجمنها و كمكهايى كه به آنها میشود ناچيز است. خيلىها بم را فراموش كردهاند، به خصوص كودكان و جواناناش را.
روز جمعه ۱۹ آبانماه در سالن اجتماعات مجمتع مسكونى هرمزان واقع در شهرك غرب در تهران براى كمك به مردم بم آكسيونى گذاشته شد. هركس هرچه در توانش بود درست كرده بود، آش رشته، ترشى، مربا و... و هركس هرچه براى هديه كردن داشت آورده بود. از دمپايى و تى شرت گرفته تا كتاب و گل. آنها كه در اين روز به آنجا رفته بودند میگويند هرچه عرضه شد بود، به فروش رفت تا براى كمك به مردم بم، مبلغى جمع شود. هنوز كه هنوز است مردم بم نيازمند كمكهايى از اين قبيلاند. عده كسانى كه مايل به يارى باشند يا اصلا به ياد نيازمندان بم باشند ديگر زياد نيست. جلب توجه مردم به زلزله زدگان بم دشوار شده، در حاليكه زندگى مردم اين شهر ويرانه سختتر از سخت باقى مانده است.
خانم معصومه آل آقا نماینده انجمن علمی ـ فرهنگی يارى در بم میگويد:
"واقعیت این است که سال اول و دوم كمكها خیلی بود، اما الان دیگر ما واقعا آبرو میگذاریم تا بتوانیم کمکی بگیریم. چون میگویند ما کمکها را کردهایم، اما واقعیت این است که اگر یک کسی همین الان برود بم، فکر میکند الان زلزله آمده. چون اصلا آن کاری که باید میشد، نشده است. خانهسازی یا مثلا ساختمانهای نو، حتا دولتی و اینها. دولتی یک چندتایی ساخته شده، ولی آن کاری که باید میشد، باید بازسازی میشد، نشده است. خیابانهای اصلی و بلوار اصلی که مثلا برای دید و بازدید مقامات بودهاند، تروتمیز شده. اما وقتی شما به خیابانهای فقیرتر، بخصوص به کوچههاشان که میروی، اصلا مثل روز اول زلزله، مثل همان موقع همه چیز خار و خاشاک و گل و ساختمان خرابه ریخته آنجا."
معصومه آل آقا از وضعيت بم حرف میزند و كودكان و جوانهايش. او میگويد این فاجعه آنقدر عظیم بود که نمیشود تصور كرد بطور کامل دور شده. ويرانى آثار خودش را بيشتر از همه روی بچهها و جوانها بجا گذاشته است.
"بسیاری از اینها نزدیکان خودشان را از دست دادهاند، پدر، مادر و... از نظر امکانات، حتا مثلا برای خریدن روپوش و وسایل ورزشی در مضیقه هستند. معمولا با کمکهایی که گرفته میشود و هزینههایی که داده میشود تا حدود زیادی اینها زندگیشان را میگذرانند."
به گفته معصومه آل آقا جوانهاى بم وقتى میبينند هنوز كسى به يادشان هست و به سراغشان میرود خیلی خوشحال میشوند و روحیه زندهای از خود نشان میدهند.
"بطور کلی وقتی میروی و با آنها صحبت میکنی، یک چیز جدید میبینند و و چیزی که برایشان از همه مهمتر است، اینکه به یادشان هستند."
انجمن علمى فرهنگى يارى در بم براى دختران ۱۴ تا ۱۷ سال مدرسهاى ساخته است. اين مدرسه هفتاد دانش آموز دارد.
"یک هنرستان کشاورزی ساختهایم برای دختران، در چهار رشته که یکی لبنى و دیگر گیاهان دارویی، جالیزی، آپارتمانی و همینطور نگهداری زنبور عسل که مشغول فعالیتاند. ولی کمبود زیاد دارند و هر وقت که میبینمشان کمبودهایشان را مطرح میکنند که خیلی چیزها را ما نمیتوانیم بدون کمک دیگران اصلا برآورده کنیم. اما دنبالش هستیم که این کار را بکنیم."
اين مدرسه برای کسانیکه از شهرهای کوچک زلزله زده اطراف آمدهاند و راهشان دور است شبانهروزى است. در غير اين صورت بعضی از دخترها بايد مسافتى حدود ۴۰ کیلومتری را طى كنند و اين براى خيلىها كه در شهرهاى كوچك يا روستاهاى تخريب شده اطراف بم زندگى میكنند ممكن نيست. خانم آل آقا ميگويد:
"منتها فعلا چون کلاس کم داریم از دو طبقهی خوابگاه طبقهی اولش از کلاس استفاده میشود و در طبقه دوم ۲۵ نفر بصورت شبانهروزی آنجا میمانند."
ايجاد امكانات آموزشى براى جوانان بم حياتى است. ولي اين همه آن چيزى نيست كه آنها لازم دارند. زندگى آنها از خيلى چيزها كه جوانان ديگر دارند و شايد لحظهاى هم دغدغه از دست دادنش را ندارند، خالى است. از خانه، خانواده، از تفريح.
"مثلا سالگردها وقتی ما میرویم آنجا و معمولا آنها را به تور میبریم، خیلی خوشحال میشوند از اینکه جاهای دیگر ایران بهشان توجه دارند و این فاجعه یادشان نرفته است."
فعاليت براى ايجاد امكانات آموزشى و تفريحى هرچند كوچك هزينه كمى ندارد. به گفته معصومه آل آقا بخشى از هزينه پروژههاى انجمن فرهنگى علمى يارى بم از داخل و قسمتى از آن با كمك ايرانيان خارج از كشور تامين میشود.
"واقعیت این است، تعداد زیادی مدرسه ساخته شده است. البته باید توضیح بدهم، عمده مدرسه سازی یا از طرف بخش خصوصی بوده، یا NGOها بودند و یا بخشهای خصوصی نیکوکار."
و دولت چه اقداماتى كرده؟
"از طرف دولت چیزی ساخته نشده راستش دولت خیلی زیاد امكانات نمیدهد، گو اینکه این مدرسهی ما که کارش شبانهروزی هست و خوابگاه دارد، بیشترش را باید دولت بدهد، مثلا تجهیزات خوابگاه را. اما ما مجبوریم با کمک نیکوکارها تهیه کنیم. بسیاری چیزهایش را هنوز قرار است تهيه كنيم. مدرسه انتفاعی نیست، مدرسه تحویل آموزش و پرورش است، منتها ساپورتش را ما باید بکنیم."
از خانم آل آقا میپرسم آيا جوانان بم با توجه به كمبودهايى كه در بم هست بازهم دوست دارند در آنجا بمانند يا ترجيح میدهند بروند جايى كه شرايط راحت ترى براى زندگى و درس وجود داشته باشد؟
"دلشان میخواهند بمانند. نمیدانم اوایل شما شنیده بودید یا نه، بچههای زیادی بودند. ما تعداد زیادی بچههای بیسرپرست را تحت سرپرستی فامیلهای نزدیکشان قرار دادیم. بوسیلهی دوستان خارجمان و يا داخل اینها از نظر مالی ماهانه برایشان کمک میشد. بخاطر اینکه خانوادهها و فامیلهای نزدیک، عمه، عمو، پدربزرگ، مادر بزرگ، خاله و هر کسی که باقی مانده بود، حاضر نشدند این بچهها را بدهند مثلا تحت سرپرستی خارجیها و یا اصولا از آنجا خارج کنند. اینهایی که ماندهاند، الان آنهایی هستند که میخواهند اینجا بمانند، چون بالاخره تحت سرپرستی خانواده خودی هستند."
نماينده انجمن علمى فرهنگي يارى بم در خاتمه از دويچه وله خواست كه پيام او را به گوش مردم برساند.
"خواهش میکنم در برنامهتان تقاضای کمک برای ما هم بکنید."
http://www2.dw-world.de/persian/Jugend/1.203250.1.html © 2006 Deutsche Welle
# posted by Free_Iran_Now : Saturday, November 11, 2006